مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۳ - داستان مشغول شدن عاشقی به عشقنامه خواندن و مطالعه کردن عشقنامه درحضور معشوق خویش و معشوق آن را ناپسند داشتن کی طلب الدلیل عند حضور المدلول قبیح والاشتغال بالعلم بعد الوصول الی المعلوم مذموم
گفت اینجا حاضری اما ولیک
من نمییایم نصیب خویش نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۴ - سؤال کردن بهلول آن درویش را
این و صد چندینی ای صادق ولیک
شرح کن این را بیان کن نیک نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۰ - شنیدن دقوقی در میان نماز افغان آن کشتی کی غرق خواست شدن
این همیآمد ندا از دیو لیک
این سخن را نشنود جز گوش نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۹ - شرح آن کور دوربین و آن کر تیزشنو و آن برهنه دراز دامن
این روا و آن ناروا دانی ولیک
تو روا یا ناروایی بین تو نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۹ - شرح آن کور دوربین و آن کر تیزشنو و آن برهنه دراز دامن
آن اصول دین بدانستی ولیک
بنگر اندر اصل خود گر هست نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۲۵ - جواب گفتن انبیا طعن ایشان را و مثل زدن ایشان را
پشهٔ مرده هما را شد شریک
چون نشاید زنده همراز ملیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۲۹ - جواب آن مثل کی منکران گفتند از رسالت خرگوش پیغام به پیل از ماه آسمان
دیده را نادیده میآرید لیک
چشمتان را وا گشاید مرگ نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵۹ - خجل گشتن خروس پیش سگ به سبب دروغ شدن در آن سه وعده
او گریزانید مالش را ولیک
خون خود را ریخت اندر یاب نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۲ - تشبیه نص با قیاس
عقل اثر را روح پندارد ولیک
نور خور از قرص خور دورست نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۲ - ملاقات آن عاشق با صدر جهان
او گناهی کرد و ما دیدیم لیک
رحمت ما را نمیدانست نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۷ - شرح انما المؤمنون اخوة والعلماء کنفس واحدة خاصه اتحاد داود و سلیمان و سایر انبیا علیهمالسلام کی اگر یکی ازیشان را منکر شوی ایمان به هیچ نبی درست نباشد و این علامت اتحادست کی یک خانه از هزاران خانه ویران کنی آن همه ویران شود و یک دیوار قایم نماند کی لانفرق بین احد منهم و العاقل یکفیه الاشارة این خود از اشارت گذشت
آنچنان که سوز و درد زخم کیک
محو گردد چون در آید مار الیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲۸ - نیت کردن او کی این زر بدهم بدان هیزمکش چون من روزی یافتم به کرامات مشایخ و رنجیدن آن هیزمکش از ضمیر و نیت او
من نمیکردم سخن را فهم لیک
بر دلم میزد عتابش نیک نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۴ - بقیهٔ عمارت کردن سلیمان علیهالسلام مسجد اقصی را به تعلیم و وحی خدا جهت حکمتهایی کی او داند و معاونت ملایکه و دیو و پری و آدمی آشکارا
دست جنباند چو دست او ولیک
در میان هر دوشان فرقیست نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۶ - باز آمدن آن شاعر بعد چند سال به امید همان صله و هزار دینار فرمودن بر قاعدهٔ خویش و گفتن وزیر نو هم حسن نام شاه را کی این سخت بسیارست و ما را خرجهاست و خزینه خالیست و من او را بده یک آن خشنود کنم
گفت الهنا فی حوائجنا الیک
والتمسناها وجدناها لدیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۸ - نشستن دیو بر مقام سلیمان علیهالسلام و تشبه کردن او به کارهای سلیمان علیهالسلام و فرق ظاهر میان هر دو سلیمان و دیو خویشتن را سلیمان بن داود نام کردن
دیوشان از مکر این میگفت لیک
مینمود این عکس در دلهای نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۸۹ - در بیان آنک وهم قلب عقلست و ستیزهٔ اوست بدو ماند و او نیست و قصهٔ مجاوبات موسی علیهالسلام کی صاحب عقل بود با فرعون کی صاحب وهم بود
گفت حاشا که بود با آن ملیک
در خداوندی کسی دیگر شریک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۱ - قوله علیه السلام من بشرنی بخروج صفر بشرته بالجنة
گفت احسنت و نکو گفت ولیک
تا کنم من مشورت با یار نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۲ - مشورت کردن فرعون با ایسیه در ایمان آوردن به موسی علیهالسلام
ظاهرش گم گشت در دریا و لیک
ذات او معصوم و پا بر جا و نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۴ - گفتن خلیل مر جبرئیل را علیهماالسلام چون پرسیدش کی الک حاجة خلیل جوابش داد کی اما الیک فلا
کردهٔ او کردهٔ شاهست لیک
پیش ضعفم بد نمایندهست نیک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۱ - لابه کردن قبطی سبطی را کی یک سبو به نیت خویش از نیل پر کن و بر لب من نه تا بخورم به حق دوستی و برادری کی سبو کی شما سبطیان بهر خود پر میکنید از نیل آب صاف است و سبوکی ما قبطیان پر میکنیم خون صاف است
از چه پس بیپاسخست این نقش نیک
که نمیگوید سلامم را علیک