بخش ۲۸ - نیت کردن او کی این زر بدهم بدان هیزمکش چون من روزی یافتم به کرامات مشایخ و رنجیدن آن هیزمکش از ضمیر و نیت او
آن یکی درویش هیزم میکشید
خسته و مانده ز بیشه در رسید
پس بگفتم من ز روزی فارغم
زین سپس از بهر رزقم نیست غم
میوهٔ مکروه بر من خوش شدست
رزق خاصی جسم را آمد به دست
چونک من فارغ شدستم از گلو
حبهای چندست این بدهم بدو
بدهم این زر را بدین تکلیفکش
تا دو سه روزک شود از قوت خوش
خود ضمیرم را همیدانست او
زانک سمعش داشت نور از شمع هو
بود پیشش سر هر اندیشهای
چون چراغی در درون شیشهای
هیچ پنهان مینشد از وی ضمیر
بود بر مضمون دلها او امیر
پس همی منگید با خود زیر لب
در جواب فکرتم آن بوالعجب
که چنین اندیشی از بهر ملوک
کیف تلقی الرزق ان لم یرزقوک
من نمیکردم سخن را فهم لیک
بر دلم میزد عتابش نیک نیک
سوی من آمد به هیبت همچو شیر
تنگ هیزم را ز خود بنهاد زیر
پرتو حالی که او هیزم نهاد
لرزه بر هر هفت عضو من فتاد
گفت یا رب گر ترا خاصان هیاند
که مبارکدعوت و فرخپیاند
لطف تو خواهم که میناگر شود
این زمان این تنگ هیزم زر شود
در زمان دیدم که زر شد هیزمش
همچو آتش بر زمین میتافت خوش
من در آن بیخود شدم تا دیرگه
چونک با خویش آمدم من از وله
بعد از آن گفت ای خداگر آن کبار
بس غیورند و گریزان ز اشتهار
باز این را بند هیزم ساز زود
بیتوقف هم بر آن حالی که بود
در زمان هیزم شد آن اغصان زر
مست شد در کار او عقل و نظر
بعد از آن برداشت هیزم را و رفت
سوی شهر از پیش من او تیز و تفت
خواستم تا در پی آن شه روم
پرسم از وی مشکلات و بشنوم
بسته کرد آن هیبت او مر مرا
پیش خاصان ره نباشد عامه را
ور کسی را ره شود گو سر فشان
کان بود از رحمت و از جذبشان
پس غنیمت دار آن توفیق را
چون بیابی صحبت صدیق را
نه چو آن ابله که یابد قرب شاه
سهل و آسان در فتد آن دم ز راه
چون ز قربانی دهندش بیشتر
پس بگوید ران گاوست این مگر
نیست این از ران گاو ای مفتری
ران گاوت مینماید از خری
بذل شاهانهست این بی رشوتی
بخشش محضست این از رحمتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، داستان یک درویش روایت میشود که خسته و کلافه از جنگل به مکانی میرسد. او احساس آرامش و رضایت میکند و به دیگران میگوید که دیگر نگران روزی و رزق نیست. در ادامه، درویش به دیگران کمک میکند و از اتفاقات معجزهآسا باخبر میشود. او هیزمی را به دست یک شخص میدهد که در کمال حیرت، آن هیزم به طلا تبدیل میشود. درویش، که از این رویداد شگفتزده شده، میخواهد توضیحاتی از آن شخص بگیرد اما به دلیل هیبت او نمیتواند نزدیک شود. او متوجه میشود که نزدیک شدن به افراد خاص و درک درستی از رحمت و برکتهای الهی، بسیار ارزشمند است و نباید به آسانی به مقامها و موقعیتهای ظاهری اکتفا کرد. این داستان در واقع نگاهی به ارزش درونی و توکل به خداوند دارد و تأکید میکند که برکت و دولت واقعی در فهم عمیق از قدرت الهی نهفته است.
هوش مصنوعی: یک درویش خسته و بیحوصله که هیزم جمع کرده بود، از جنگل بهسختی به مقصد رسید.
هوش مصنوعی: من به شادی و بیخیالی میاندیشم و از این پس نگران روزی و معیشت خود نیستم.
هوش مصنوعی: میوهای که ناخوشایند بود، برای من خوشایند شده است و روزی مخصوصی برای جسم من به دست آمده است.
هوش مصنوعی: زمانی که من از نگرانیها و گرفتاریها آزاد شدم، چند حبه انگور به او میدهم.
هوش مصنوعی: من این طلا را به کسی میدهم تا چند روزی آن را به کار بگیرد و از آن بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: او میدانست که من چه میفهمم و احساس میکنم، زیرا گوشش همچون نوری بود که از شمع میتابد.
هوش مصنوعی: در حضور او، هر فکر و اندیشهای مانند نوری درون یک شیشه میدرخشد.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی از او پنهان نیست؛ او به رازهای دلها آگاه است و بر آنها تسلط دارد.
هوش مصنوعی: پس به آرامی و با خود سخن بگو و در پاسخ به افکارت که شگفتانگیز هستند بیندیش.
هوش مصنوعی: در این بیت به موضوعی اشاره میشود که اگر فکر و اندیشهات دربارهی حکمرانی است، باید بدانید که اگر روزی فرا نرسد و روزیتان نرسد، ممکن است سزای آن را پیدا نکنید. به عبارتی، آنچه تقدیر و روزی شماست برایتان خواهد آمد، حتی اگر به نظر نرسد.
هوش مصنوعی: من درک درستی از صحبتها نداشتم، اما به خوبی احساس میکردم که انتقادش به دلم مینشیند.
هوش مصنوعی: به سوی من آمد با شکوه و عظمت، مانند شیر، و تنگ هیزم را از زیر خود گذاشت.
هوش مصنوعی: موجی از احساسی که او ایجاد کرد، تمامی وجودم را به لرزه انداخت.
هوش مصنوعی: ای پروردگار، اگر تو را افرادی خاص و محترم بخوانند که دعوتشان مبارک و خوشیمن است، پس چه میشود؟
هوش مصنوعی: من از لطف تو میخواهم که این تنگ چوبی به گلابی زیبا تبدیل شود و خوشبو گردد.
هوش مصنوعی: در زمان دیدن، متوجه شدم که هیزم هم مانند آتش به درخشش درآمده و گویی طلا شده است و بر روی زمین میدرخشد و خوشایند به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: من در آن حالت سرمستی و بیخبری افراط کردم، تا اینکه به خودم آمدم و متوجه شدم که چه حالتی داشتم.
هوش مصنوعی: پس از آن گفت: ای خدا، آیا آن بزرگان بسیار غیرت دارند و از شهرت و شناخته شدن فراری هستند؟
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که شخصی در حال اشاره به یک لحظه خاص یا احساسی است که به سرعت و بیوقفه تکرار میشود، مانند شعلههای آتش که نیاز به هیزم دارند تا ادامه یابند. این احساس ممکن است به سختی قابل کنترل باشد و نیاز به توجه فوری دارد.
هوش مصنوعی: در زمانی که درختان چوب خطی شدند، عقل و اندیشه در پیاش مست و گیج شدند.
هوش مصنوعی: بعد از آن، او هیزمها را برداشت و با سرعت به سوی شهر رفت و از نزد من دور شد.
هوش مصنوعی: خواستم به دنبال آن شخص بروم و از او درباره مسائل و مشکلاتم بپرسم و پاسخ بشنوم.
هوش مصنوعی: او با هیبت و شکوه خود مانع شد که من به جمع خاصان و ویژهها نزدیک شوم و راهی برای ورود به جمع مردم عادی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر کسی در مسیر الهی قرار گیرد و به سوی معانی بلند جذب شود، باید سر خود را برای این رحمت الهی فدای آن کند.
هوش مصنوعی: هرگاه که فرصت ملاقات با افراد راستگو و نیکوکار را پیدا کردی، آن را مغتنم بشمار و از آن بهرهبرداری کن.
هوش مصنوعی: انسان نباید مانند فردی نادان باشد که به سادگی و راحتی به نزد شاه میرسد، زیرا چنین لحظهای میتواند به واسطه تصادف یا شانس باشد و نه از روی کمال و شایستگی.
هوش مصنوعی: وقتی که به قربانی بیشتر از حد لازم بدهند، پس باید گفت که این فقط ران گاو است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که چیزی که به نظر میرسد، واقعیت ندارد و فردی که خود را در موقعیت خاصی قرار داده، در واقع بر اساس نادرستی و افترا این کار را کرده است. در واقع، او ادعای مال و منالی را دارد که خود حقیقتاً آن را ندارد و فقط ظاهری از آن را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: این بخشش، نوعی محبت و سخاوت از طرف پادشاه است که بدون هیچ گونه توقعی انجام میشود و نشانهای از رحمت و مهربانی اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.