مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد
گرگ را بیدار کرد آن کور میش
رفت نادان سوی عزرائیل خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۳ - مهلت دادن موسی علیهالسلام فرعون را تا ساحران را جمع کند از مداین
دسته گل بستم و بردم به پیش
هر گلی چون خار گشت و نوش نیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۴ - حکایت آن شخص کی در عهد داود شب و روز دعا میکرد کی مرا روزی حلال ده بی رنج
که چه میگوید عجب این سستریش
یا کسی دادست بنگ بیهشیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۶۶ - رفتن مادران کودکان به عیادت اوستاد
پاره پاره کرده ساعدهای خویش
روح واله که نه پس بیند نه پیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۰ - بقیهٔ قصهٔ آن زاهد کوهی کی نذر کرده بود کی میوهٔ کوهی از درخت باز نکنم و درخت نفشانم و کسی را نگویم صریح و کنایت کی بیفشان آن خورم کی باد افکنده باشد از درخت
چشم باز و گوش باز و دام پیش
سوی دامی میپرد با پر خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۳ - متهم کردن آن شیخ را با دزدان وبریدن دستش را
بیست از دزدان بدند آنجا و بیش
بخش میکردند مسروقات خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۴ - کرامات شیخ اقطع و زنبیل بافتن او بدو دست
گفت او را ای عدو جان خویش
در عریشم آمده سر کرده پیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۴ - کرامات شیخ اقطع و زنبیل بافتن او بدو دست
من ترا بی این کرامتها ز پیش
خود تسلی دادمی از ذات خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۸ - جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود
گفت پیغامبر که شیخ رفته پیش
چون نبی باشد میان قوم خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۹ - عذر گفتن شیخ بهر ناگریستن بر فرزندان
چون نداری نوحه بر فرزند خویش
چونک فصاد اجلشان زد بنیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۹ - عذر گفتن شیخ بهر ناگریستن بر فرزندان
من چو بینمشان معین پیش خویش
از چه رو رو را کنم همچون تو ریش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۵ - رفتن هر دو خصم نزد داود علیه السلام
اعتمادی داشت او بر خواب خویش
که چو شمعی میفروزیدش ز پیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۹ - شرح آن کور دوربین و آن کر تیزشنو و آن برهنه دراز دامن
وقت مرگش که بود صد نوحه بیش
خنده آید جانش را زین ترس خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۲۵ - جواب گفتن انبیا طعن ایشان را و مثل زدن ایشان را
عاشق خویشید و صنعتکرد خویش
دم ماران را سر مارست کیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۸ - باز جواب انبیا علیهم السلام
نفس را زین صبر میکن منحنیش
که لئیمست و نسازد نیکویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۴ - حکایت آن زنی کی فرزندش نمیزیست بنالید جواب آمد کی آن عوض ریاضت تست و به جای جهاد مجاهدانست ترا
دید در قصری نبشته نام خویش
آن خود دانستش آن محبوبکیش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۴ - حکایت آن زنی کی فرزندش نمیزیست بنالید جواب آمد کی آن عوض ریاضت تست و به جای جهاد مجاهدانست ترا
اندر آن باغ او چو آمد پیش پیش
دید در وی جمله فرزندان خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۵ - در آمدن حمزه رضی الله عنه در جنگ بی زره
سینه باز و تن برهنه پیش پیش
در فکندی در صف شمشیر خویش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۰ - تشبیه دنیا کی بظاهر فراخست و بمعنی تنگ و تشبیه خواب کی خلاص است ازین تنگی
مادر طبعم ز درد مرگ خویش
میکند ره تا رهد بره ز میش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۱ - عزم کردن آن وکیل ازعشق کی رجوع کند به بخارا لاابالیوار
گویم افکندم به پیشت جان خویش
زنده کن یا سر ببر ما را چو میش