بخش ۱۷۰ - تشبیه دنیا کی بظاهر فراخست و بمعنی تنگ و تشبیه خواب کی خلاص است ازین تنگی
همچو گرمابه که تفسیده بود
تنگ آیی جانت پخسیده شود
گرچه گرمابه عریضست و طویل
زان تبش تنگ آیدت جان و کلیل
تا برون نایی بنگشاید دلت
پس چه سود آمد فراخی منزلت
یا که کفش تنگ پوشی ای غوی
در بیابان فراخی میروی
آن فراخی بیابان تنگ گشت
بر تو زندان آمد آن صحرا و دشت
هر که دید او مر ترا از دور گفت
کو در آن صحرا چو لاله تر شکفت
او نداند که تو همچون ظالمان
از برون در گلشنی جان در فغان
خواب تو آن کفش بیرون کردنست
که زمانی جانت آزاد از تنست
اولیا را خواب ملکست ای فلان
همچو آن اصحاب کهف اندر جهان
خواب میبینند و آنجا خواب نه
در عدم در میروند و باب نه
خانهٔ تنگ و درون جان چنگلوک
کرد ویران تا کند قصر ملوک
چنگلوکم چون جنین اندر رحم
نهمهه گشتم شد این نقلان مهم
گر نباشد درد زه بر مادرم
من درین زندان میان آذرم
مادر طبعم ز درد مرگ خویش
میکند ره تا رهد بره ز میش
تا چرد آن بره در صحرای سبز
هین رحم بگشا که گشت این بره گبز
درد زه گر رنج آبستان بود
بر جنین اشکستن زندان بود
حامله گریان ز زه کاین المناص
و آن جنین خندان که پیش آمد خلاص
هرچه زیر چرخ هستند امهات
از جماد و از بهیمه وز نبات
هر یکی از درد غیری غافل اند
جز کسانی که نبیه و کاملاند
آنچ کوسه داند از خانهٔ کسان
بلمه از خانه خودش کی داند آن
آنچ صاحبدل بداند حال تو
تو ز حال خود ندانی ای عمو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تشبیهاتی پرداخته که نشان دهنده تنگی و رنج انسان در زندگیش است. او به گرمابه و فضای تنگ آن اشاره میکند و میگوید که اگرچه فضا ممکن است بزرگ باشد، اما احساس تنگی و محدودیت همچنان وجود دارد. این تنگی به جان انسان آسیب میزند و آزادی را از او سلب میکند.
سپس شاعر به خواب اشاره میکند و میگوید که خواب برای اولیا و انسانهای راستین رهایی است، مشابه خواب اصحاب کهف. او بیان میکند که اگر کسی خود را در درد و رنج ببیند، باید به دنبال آزادی و رهایی باشد.
شاعر در ادامه به احساسات مادر و تلاش او برای رهایی از درد اشاره میکند و ارتباط میان درد و رهایی را بررسی میکند. او به این نکته اشاره میکند که تنها آگاهان و کاملان از درد دیگران مطلعاند و افراد عادی از حال یکدیگر غافلاند. در نهایت، این شعر به عمق احساسات انسانی و نیاز به آگاهی از درد دیگران میپردازد.
هوش مصنوعی: اگر در محیطی تنگ و نامناسب قرار بگیری، مانند این که در حمام داغ و پر فشار باشید، حال و روزت بد خواهد شد و احساس کسالت و ناراحتی خواهی کرد.
هوش مصنوعی: هرچند که حمام بزرگ و وسیع است، اما از شدت گرما ممکن است بر تو تحملش سخت شود و جانت به تنگی بیفتد.
هوش مصنوعی: اگر دلت به آرامش نرسد و به خوشیهای زندگی نپردازد، پس داشتن امکانات و منزلت بالاتر چه فایدهای دارد؟
هوش مصنوعی: در اینجا به نوعی به این نکته اشاره میشود که ممکن است فردی در محیطی محدود و ناسازگار قرار بگیرد، اما به رغم این محدودیتها، تلاش میکند و در دنیای وسیعتری حرکت کند. نشاندهنده این است که او در شرایط دشوار زندگی میکند اما همچنان به پیشرفت و جستجوی فرصتهای جدید ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: فضای وسیع بیابان برای تو به تنگنا و زندان تبدیل شده است، آن صحرا و دشت که باید آزادانه در آن حرکت کنی، حالا به محدودیتی برایت تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که تو را از دور ببیند، خواهد گفت که تو در آن بیابان مانند گل لاله شکوفا شدهای.
هوش مصنوعی: او نمیداند که تو مانند ظالمان، در حالی که از بیرون در باغی قرار داری، جانش در عذاب و بیقراری است.
هوش مصنوعی: خواب تو مانند آن است که کفشی را از پا بیرون میآوریم، چرا که زمانی روح تو از قید بدن آزاد میشود.
هوش مصنوعی: اولیا در حالتی آرام و ساکت به سر میبرند، مانند افرادی که در غاری خوابیده و در عالم خود هستند، مشابه اصحاب کهف که سالها در خواب بودند و از جهان بیرون آگاه نبودند.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به افرادی است که در عالم خواب بسر میبرند، اما خوابشان به نوعی از واقعیت و عدم وجود عبور میکند و به مرحلهای میرسند که دیگر نمیتوانند به سادگی آن را درک کنند. آنها به یک وضعیت خاصی دست پیدا کردهاند که فراتر از خواب معمولی است و به آگاهی و بیداری خاصی در همان حالت خواب رسیدهاند.
هوش مصنوعی: خانهای کوچک و تنگ، به مانند چنگ، روح را به تلاطم درآورده و ویران میکند تا بتواند قصرهای بزرگ و باشکوه را نابود کند.
هوش مصنوعی: من همچون جنینی در رحم، در تاریکی و عدم آشکار شدم و این تغییر مهمی را تجربه کردم.
هوش مصنوعی: اگر درد زهر نبود، من در این زندان نمیماندم.
هوش مصنوعی: مادر طبیعت من از درد مرگ خود، راهی پیدا میکند تا گوسفند را از گل و گِل رها کند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که آن بره در دشت سبز است، لطفاً رحم و محبت خود را نشان بده. چون این بره در حال گریز و فرار است.
هوش مصنوعی: اگر درد زای شیرینبیان باشد، پس بر جنین، شکستن بندها خواهد بود.
هوش مصنوعی: زنی که در حال زایمان است و به خاطر درد و رنجهای خود گریه میکند، در حالی که نوزادی که به دنیا میآید، با شادی و لبخند وارد این دنیا میشود.
هوش مصنوعی: همه موجوداتی که زیر آسمان وجود دارند، شامل انسانها، حیوانات و گیاهان میشوند.
هوش مصنوعی: هر کسی به مشکلات و دردهای دیگران توجهی ندارد، جز افرادی که آگاه و کامل هستند.
هوش مصنوعی: آنچه که کوسه از خانه دیگران میداند، خودش نمیتواند از خانه خود خبر داشته باشد.
هوش مصنوعی: آنچه دلهای آنیها میدانند، حال تو را آگاهند، اما خودت از حال خود بیخبری، ای عمو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.