بخش ۷۰ - بقیهٔ قصهٔ آن زاهد کوهی کی نذر کرده بود کی میوهٔ کوهی از درخت باز نکنم و درخت نفشانم و کسی را نگویم صریح و کنایت کی بیفشان آن خورم کی باد افکنده باشد از درخت
اندر آن کُه بود اشجار و ثمار
بس مُرودی کوهی آنجا بیشمار
گفت آن درویش یا رب با تو من
عهد کردم زین نچینم در زمن
جز از آن میوه که باد انداختش
من نچینم از درخت منتعش
مدتی بر نذر خود بودش وفا
تا در آمد امتحانات قضا
زین سبب فرمود استثنا کنید
گر خدا خواهد به پیمان بر زنید
هر زمان دل را دگر میلی دهم
هرنفس بر دل دگر داغی نهم
کل اصباح لنا شان جدید
کل شیء عن مرادی لا یحید
در حدیث آمد که دل همچون پریست
در بیابانی اسیر صرصریست
باد پَر را هر طرف راند گزاف
گه چپ و گه راست با صد اختلاف
در حدیث دیگر این دل دان چنان
کآب جوشان ز آتش اندر قازغان
هر زمان دل را دگر رایی بود
آن نه از وی لیک از جایی بود
پس چرا آمن شوی بر رای دل
عهد بندی تا شوی آخر خجل
این هم از تاثیر حکمست و قدر
چاه میبیینی و نتوانی حذر
نیست خود از مرغ پران این عجب
که نبیند دام و افتد در عطب
این عجب که دام بیند هم وتد
گر بخواهد ور نخواهد میفتد
چشم باز و گوش باز و دام پیش
سوی دامی میپرد با پر خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، راوی به داستان درویشی میپردازد که در میان درختان و میوههای فراوان قرار دارد. او به خدا عهد کرده که میوهای از درختان نچینید، مگر آنچه که باد بیندازد. در ابتدا به عهد خود وفادار میماند تا زمانی که آزمونهای قضا آغاز میشود. سپس، درویش به این نتیجه میرسد که در دل انسان تغییرات مداوم و تمایلات مختلفی وجود دارد، که بهنوعی نماد ناپایداری و تغییر روحیه انسان است. در ادامه، به تشبیه دل به پرندهای در بیابان اشاره میشود که تحت تأثیر عوامل خارجی قرار میگیرد و در نهایت به دام میافتد. متن به دشواریهای پیروی از تصمیمات و عهدها اشاره میکند و اینکه انسانها ممکن است علیرغم آگاهی از خطرات، به تمایلات خود پاسخ دهند و در دام بیفتند.
هوش مصنوعی: در آنجا کوهی وجود دارد که پر از درختان و میوههاست و درختان زیادی از نوع مروارید در آنجا روییدهاند.
هوش مصنوعی: آن درویش گفت: خدایا، من با تو پیمان بستم که از این دنیا چیزی نچینم و از آن بهره نبرم.
هوش مصنوعی: فقط میوهای که باد به زمین انداخت را میچینم، و از درخت پرثمر چیزی برنمیدارم.
هوش مصنوعی: مدتی او به وعدهاش وفادار بود، تا اینکه امتحانهای سرنوشت آغاز شد.
هوش مصنوعی: به همین دلیل، دستور دادهاند که استثنایی قائل شوید؛ اگر خدا بخواهد، بر سر عهد و پیمان خواهید ماند.
هوش مصنوعی: هر زمانی که دل از چیزی میخواهد، من به آن میل میدهم و هر نفس به دل، حس جدیدی را تحمیل میکنم.
هوش مصنوعی: هر روز برای ما وضعیتی تازه و جدید به وجود میآید و هیچ چیزی از آنچه که میخواهیم، منحرف نمیشود.
هوش مصنوعی: در گفتهها آمده است که دل مانند پرندهای است که در بیابانی گرفتار طوفانی سخت شده است.
هوش مصنوعی: باد پر را به هر سو میبرد بهطور تصادفی، گاهی به چپ و گاهی به راست، با هزاران تفاوت.
هوش مصنوعی: این دل را به گونهای درک کن که مانند آبی جوشان است که از حرارت آتش درون دیگ به وجود میآید.
هوش مصنوعی: در هر لحظه، دل به سمت احساسات و افکار جدیدی کشیده میشود. این تغییرات نه به خاطر خود دل، بلکه به دلیل تأثیرات بیرونی و محیطی است که بر آن وارد میشود.
هوش مصنوعی: چرا میگذاری که دل به خیالهایش بیاختیار بر تو حکومت کند و عهدی ببندی که در نهایت باعث خجالتت شود؟
هوش مصنوعی: این نیز به خاطر تأثیر سرنوشت و قضاست که تو چاه را میبینی اما نمیتوانی از آن دوری کنی.
هوش مصنوعی: شگفتی ندارد که پرندهای که خود را به آسمان میفرستد، دامی را نبیند و در تله بیفتد.
هوش مصنوعی: این واقعاً عجیب است که حتی اگر دام، بخواهد یا نه، به هر حال به دام میافتد.
هوش مصنوعی: پرندهای با چشمان و گوشهای باز به سوی دام میرود و با بالهای خود میپرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.