رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۶۵
دم سگ بینی ابا بتفوز سگ
خشک گشت، کش نجنبد هیچ رگ
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت دو روباه که شکار خسرو شدند
گفت تا پیش توست این نفس سگ
از برت ابلیس نگریزد به تگ
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت بازاریی که سرای زرنگار کرد
گفت خواهم این زمان کایم به تگ
بر سرای تو ریم ای خام رگ
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۳ - در نکوهش مفتی میفرماید
من بحفظ آن بکردم جهد نیک
جمله را محکم نهادم زیر ریگ
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۰ - در بیان حال و منع آنهائی که اهل شرند واز خود بیخبرند و دیگران را احتساب فرمایند
عشق گوید فعل من نیکست و نیک
واندر این دریا نهانم همچو ریگ
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۰ - در ترک توجه به دنیی و روی آوردن بعقبی و ترغیب نمودن بمتابعت مصطفی صلی الله علیه و آله
تو خود از ظالم مدار امید نیک
روی ظالم خود سیه باشد چو دیگ
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
ای برادر بشنو از من پند نیک
چند باشی زیر پا تو همچو ریگ
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۲ - در تنبیه حال غافلان و اظهار حقایق عارفان، و بیان یکتائی حق سبحانه و تعالی، و تکرار ظهور صفات او جل جلاله
رو توبیداری غنیمت دار نیک
پیش از آن کافتی میان خاک و ریگ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۸ - پرسیدن پیغمبر صلی الله علیه و سلم مر زید را که امروز چونی و چون برخاستی و جواب گفتن او که اصبحت ممنا یا رسول الله
در رحم پیدا نباشد هند و ترک
چونک زاید بیندش زار و سترگ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۹ - متهم کردن غلامان و خواجهتاشان مر لقمان را کی آن میوههای ترونده را که میآوردیم او خورده است
ریش بد را داروی بد یافت رگ
مر سر خر را سر دندان سگ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱ - قصهٔ آن دباغ کی در بازار عطاران از بوی عطر و مشک بیهوش و رنجور شد
گفت با خود هستش اندر مغز و رگ
توی بر تو بوی آن سرگین سگ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۲۹ - مثل شیطان بر در رحمان
بر در کهف الوهیت چو سگ
ذره ذره امرجو برجَسته رگ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۲۹ - مثل شیطان بر در رحمان
پس اعوذ از بهر چه باشد چو سگ
گشته باشد از ترفع تیزتگ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم
یا شب مهتاب از غوغای سگ
سست گردد بدر را در سیر تگ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن
شب روان و همرهان مه بتگ
ترک رفتن کی کنند از بانگ سگ
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۵۱ - حکایت روباه و روباه بچه
میوه چندان خور که بتوانی به تگ
رستگاری یافتن ز آسیب سگ
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۵۶ - داستان خیک که بر روی آب دریا افتاده بود
روی هاشان خیک و اشکمها چو خیک
وان زبانها خنجر و دلها چو دیگ
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۱ - خواب دیدن ناصرالدین شاه قاجار در نجف اشرف
کار را بر جسم وی کردند تنک
هریک از ضرب عصا و چوب و سنگ
ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » شگفتی تهمورث از دیدن کنیزان
این زمان آمد دوان از کوهسار
بانوی ایران اناهیت از شکار
نیمهتن پوشیده در چرم پلنگ
ساقو زانو، کتفو باز و لعلرنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش
گر سیاهی را کنی با خود شریک
هم سیاهی از تو ماند مرده ریگ