گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقالة الحادیة و العشرون

 

از یقین هم ثابتی هم ساکنی

نقد عالم چون تو داری ایمنی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقالة الحادیة و العشرون

 

چون زمعدن میرسی پاک از منی

هرچه داری هست جمله معدنی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۱ - المقالة الثالثة و العشرون

 

عمر کوتاهی ضعیفی بی تنی

خرده گیری همچو چشم سوزنی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل

 

گفت نیست این کار کار چون منی

تا کیم از رشتهٔ و سوزنی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

نقد کن عیدی برای چون منی

کفشی و دستاری و پیراهنی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

گه تو بر جان لرزی و گه بر تنی

چند لرزی چون نیرزی ارزنی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

تو سر مردان دینی من زنی

این وفاداری بود با چون منی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

هر دو عالم دید آن شب ارزنی

روز دیگر جو نبودش یک منی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

شد حجاب راه عیسی سوزنی

از نمدسازی تو خود را جوشنی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

 

گفت دو لوری بچه مرد و زنی

کرده در خرگه بصحرا مسکنی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل

 

تا زفان سرخ دارد ساکنی

تو به سرسبزی نشسته ایمنی

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۹ - در بیان چار چیز که چار چیزِ دیگر را می‬‌زاید

 

بی‌گمان از کبر خیزد دشمنی

حاصل آید خواری از کاهل‌تنی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

مرده را از خاک تو زنده کنی

ز آفتاب هر دو عالم روشنی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

جوهری بد از لطافت روشنی

ذات خود پیدادر آن بد بی منی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

کوه شد پیدا ز بهر ساکنی

تا شودآنجا مقام ایمنی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۹ - حكایت

 

گر تو او را پیش از خود بر زنی

گردن او را بمعنی بشکنی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم

 

بگذر از این پرده و کبر منی

گر تو مرد راه بین روشنی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر

 

واصلم گردان ازین ما و منی

تا یکی گردم درین سر بی تنی

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۲۸ - ایضا له

 

بر سر ما آمد ابر بهمنی

همچو سلطان بر سپاه ارمنی

شد به چشم من سیه گیتی ز برف

گرچه زاید از سپیدی روشنی

گر سپید آمد سیه کاری برف

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۹ - اعتراض مریدان در خلوت وزیر

 

ما چو چنگیم و تو زخمه می‌زنی

زاری از ما نه تو زاری می‌کنی

مولانا
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۵
sunny dark_mode