عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۳ - تمثیل در فرستادن عقل و حیا و علم از حضرت عزت بحضرت آدم (ع)
علم معنی در درونم زد علم
ز آن سبب برهم زنم لوح و قلم
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۳ - تمثیل در فرستادن عقل و حیا و علم از حضرت عزت بحضرت آدم (ع)
علم معنی مهدی من شد بعلم
هست از مهدی مرا خود علم و حلم
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۵ - قصه شیخ شقیق بلخی و هارون الرشید، و بیان نمودن ربقه امام معصوم موسی کاظم علیه السلام و منصور حلاج و تمثیل آنکه آشنا بیگانه را راه به آشنائی مینماید و بیگانه آشنا نمیشود
رو به پیش موسی کاظم به حلم
زآنکه او باشد به معنی کان علم
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۶ - تمثیل در فواید خاموشی و گوش کردن پند استاد و یک جهت بودن در آن و بیان استعداد جبلی مستعدان
حق عطا داده است او را علم وحلم
صافی از درد جهالت شد بعلم
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
رو تو جانت را جلائی ده بعلم
تا تو را همره شود صد بحر حلم
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
این ز گفت شافعی شد حاصلم
حبّ او رفض است و هست آن در دلم
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۳ - در نصیحت و موعظه و تنبیه و خطاب قائم الولایه نمودن فرماید
آتش ظلم بدان سوزد دلم
بوی آن آتش برآید از گلم
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۶ - در مناجات بدرگاه حضرت قاضی الحاجات عرض میکند
ای تو داده نوح را کشتی حلم
وی ز تو هم یافته جرجیس علم
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید
معنی اوّل خدا دادت بعلم
معنی آخر عصا دادت بحلم
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱۱ - فی فضیلة امیرالمؤمنین عثمان رضی الله عنه
بود دریای حیا و کوه حلم
جان پاکش غرقه دریای علم
عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل
گر کنی از وی فراقی حاصلم
چون توانی برد عشقش از دلم
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة
چون به لذت در رسید او از الم
غرقهٔ آن نور شد جف القلم
عطار » مصیبت نامه » بخش بیستم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
زین سخن الهام آمد در دلم
شد جهانی درد در دل حاصلم
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقالة الحادیة و العشرون
این چنین دردی که آمد حاصلم
پای ازان ماندست دایم درگلم
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
که بمردت گفت دور از تو دلم
دل بمرد و سخت تر شد مشکلم
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
ای عجب جائی که آنجا شد دلم
رفتن آنجا مینماید مشکلم
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱۵ - الحكایة و التمثیل
از شراب عشق چون لایعقلم
کی تواند شد خموشی حاصلم
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱۷ - الحكایة و التمثیل
زود خواهد بود کاین جان و دلم
فرقتی جویند از آب و گلم
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۰ - در مناجات کردن شیخ منصور قدس سره در زندان
گفت ای دارندهٔ لوح و قلم
این جهان وآن جهان از تو علم
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۳ - مطلب در اسرار توحید و رموز عشق
عرش و فرش و لوح و کرسی و قلم
از توشان شد علم در عالم عَلَم