مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۰
نیست در آخرزمان فریادرس
جز صلاح الدین صلاح الدین و بس
گر ز سر سر او دانستهای
دم فروکش تا نداند هیچ کس
سینه عاشق یکی آبیست خوش
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴ - از خداوند ولیالتوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بیادبی
درمیان قوم موسی چند کس
بیادب گفتند کو سیر و عدس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را
میرهند ارواح هر شب زین قفس
فارغان نه حاکم و محکوم کس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۵ - مکر دیگر انگیختن وزیر در اضلال قوم
ای که چون تو در زمانه نیست کس
الله الله خلق را فریاد رس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۹ - کژ ماندن دهان آن مرد کی نام محمد را صلیالله علیه و سلم بتسخر خواند
ور خدا خواهد که پوشد عیب کس
کم زند در عیب معیوبان نفس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۱ - طنز و انکار کردن پادشاه جهود و قبول ناکردن نصیحت خاصان خویش
آتشی بودند مؤمن سوز و بس
سوخت خود را آتش ایشان چو خس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۰ - باز ترجیح نهادن شیر جهد را بر توکل و فواید جهد را بیان کردن
کافرم من گر زیان کردهست کس
در ره ایمان و طاعت یک نفس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۰ - زیافت تاویل رکیک مگس
صاحب تاویل باطل چون مگس
وهم او بول خر و تصویر خس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۲ - سؤال کردن رسول روم از عمر رضیالله عنه از سبب ابتلای ارواح با این آب و گل جسم
گر ترشرو بودن آمد شکر و بس
پس چو سرکه شکرگویی نیست کس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۳ - در معنی آنک من اراد ان یجلس مع الله فلیجلس مع اهل التصوف
ور پذیرایی چو بر خوانی قصص
مرغ جانت تنگ آید در قفس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۶ - دیدن خواجه طوطیان هندوستان را در دشت و پیغام رسانیدن از آن طوطی
طوطیی زان طوطیان لرزید بس
اوفتاد و مُرد و بگسستش نفس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۷ - داستان پیر چنگی کی در عهد عمر رضی الله عنه از بهر خدا روز بینوایی چنگ زد میان گورستان
نشنود آن نغمهها را گوش حس
کز ستمها گوش حس باشد نجس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۷ - دل نهادن عرب بر التماس دلبر خویش و سوگند خوردن کی درین تسلیم مرا حیلتی و امتحانی نیست
گر به پیشت امتحانست این هوس
امتحان را امتحان کن یک نفس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۹ - هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالمؤمنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست
کوزهای با پنج لولهٔ پنج حس
پاک دار این آب را از هر نجس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۲ - فرق میان آنک درویش است به خدا و تشنهٔ خدا و میان آنک درویش است از خدا و تشنهٔ غیرست
تا برونی جامهها بینی و بس
جامه بیرون کن درآ ای همنفس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۹ - گفتن مهمان یوسف علیهالسلام کی آینهای آوردمت کی تا هر باری کی در وی نگری روی خوب خویش را بینی مرا یاد کنی
بر سر هر ریش جمع آمد مگس
تا نبیند قبح ریش خویش کس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۲ - اعتماد کردن هاروت و ماروت بر عصمت خویش و امیری اهل دنیا خواستن و در فتنه افتادن
جر و مد و دخل و خرج این نفس
از کی باشد جز ز جان پر هوس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۸ - پرسیدن پیغمبر صلی الله علیه و سلم مر زید را که امروز چونی و چون برخاستی و جواب گفتن او که اصبحت ممنا یا رسول الله
هین بگویم یا فرو بندم نفس
لب گزیدش مصطفی یعنی که بس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۸ - پرسیدن پیغمبر صلی الله علیه و سلم مر زید را که امروز چونی و چون برخاستی و جواب گفتن او که اصبحت ممنا یا رسول الله
آینه و میزان کجا بندد نفس
بهر آزار و حیاء هیچکس
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۶ - جواب گفتن امیر المؤمنین کی سبب افکندن شمشیر از دست چه بوده است در آن حالت
بخل من لله عطا لله و بس
جمله للهام نیم من آن کس