مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع
تا خر از هر که بود من وا خرم
ورنه توزیعی کنند ایشان زرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع
من که را گیرم که را قاضی برم
این قضا خود از تو آمد بر سرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود
کوهها بینی شده چون پشم نرم
نیست گشته این زمین سرد و گرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص
همچو ماه و آفتابی میپرم
پردههای آسمانها میدرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص
تا قیامت گر بگویم بشمرم
من ز شرح این قیامت قاصرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۱ - ظاهر شدن فضل و زیرکی لقمان پیش امتحان کنندگان
ماند گرچی گفت این را من خورم
تا چه شیرین خربزهست این بنگرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۹ - دوم بار در سخن کشیدن سایل آن بزرگ را تا حال او معلومتر گردد
کان قندم نیستان شکرم
هم زمن میروید و من میخورم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۷ - عنف کردن معاویه با ابلیس
رهزنی و من غریب و تاجرم
هر لباساتی که آری کی خرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۸ - فریفتن منافقان پیغامبر را علیه السلام تا به مسجد ضرارش برند
راست میفرمود آن بحر کرم
بر شما من از شما مشفقترم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۰ - قصهٔ آن شخص کی اشتر ضالهٔ خود میجست و میپرسید
هر که بر گوید نشان از اشترم
مژدگانی میدهم چندین درم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۲ - قصهٔ اعرابی و ریگ در جوال کردن و ملامت کردن آن فیلسوف او را
پس عرب گفتش که رو دور از برم
تا نبارد شومی تو بر سرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۶ - بقیهٔ قصهٔ ابراهیم ادهم بر لب آن دریا
کین روا باشد مرا من مضطرم
حق نگیرد عاجزی را از کرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۵ - حیران شدن حاجیان در کرامات آن زاهد کی در بادیه تنهاش یافتند
رزقجویی را ز بالا خوگرم
تو ز بالا بر گشودستی درم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل
ننگرم کس را و گر هم بنگرم
او بهانه باشد و تو منظرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۶۲ - رنجور شدن اوستاد به وهم
گر تو کور و کر شدی ما را چه جرم
ما درین رنجیم و در اندوه و گرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۳ - انکار کردن آن جماعت بر دعا و شفاعت دقوقی و پریدن ایشان و ناپیدا شدن در پردهٔ غیب و حیران شدن دقوقی کی در هوا رفتند یا در زمین
چون نگه کردم سپس تا بنگرم
که چه میگویند آن اهل کرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۶ - شنیدن داود علیه السلام سخن هر دو خصم وسال کردن از مدعی علیه
گفت داودش بگو ای بوالکرم
چون تلف کردی تو ملک محترم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۱ - وخامت کار آن مرغ کی ترک حزم کرد از حرص و هوا
چونک جفتی را بر خود آورم
آید آن را جفتش دوانه لاجرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۰ - گفتن روح القدس مریم راکی من رسول حقم به تو آشفته مشو و پنهان مشو از من کی فرمان اینست
بانگ بر وی زد نمودار کرم
که امین حضرتم از من مرم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۷ - جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی
از گمان و از یقین بالاترم
وز ملامت بر نمیگردد سرم