بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش اول - گزیدهای از کرامات و فضایل حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) » بخش ۴ - داستان مادر و فرزندی که مادرش فرزندی او را انکار مینمود
با عمر گفتند این زن دختر است
نشهد الله عمر را بیشوهر است
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - اتمام حجّت کردن حضرت سیدالشهدا (ع)
گفت باب نامی من حیدر است
جدّ پاکم حضرت پیغمبر است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۸ - ذکر شهادت حضرت شاهزاده علی اکبر
آری، آری، عشق از این سرکش تر است
داند آن کو شور عشقش بر سر است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۱۰ - ذکر شهادت حضرت شاهزاده علی اصغر علیه السلام
اندر آن کشور که جای دلبر است
نه حدیث اکبر و نه اصغر است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۲۲ - ذکر محاربهٔ آن حضرت با لشگر شقاوت اثر
کای دریغ این شاه که بی لشگر است
لب ز آبش خشک و چشم از خون تر است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۲۷ - ریختن لشگر به خیمه گاه قبل از شهادت
داند آن کِش بینشی در منظر است
که نوای این سر نی ز آن سر است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۰ - ذکر آوردن فضّه شیر را به قتلگاه
نک همان شیر اندر این وادی در است
ناصر ذریۀ پیغمبر است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۵ - ورود اهلبیت به مجلس ابن زیاد علیه اللعنه و العذاب
ترجمان آن سخنگو، این سر است
کاشتقاقش زان همایون مصدر است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۷ - واقعهٔ دیر و اسلام آوردن راهب
کاین عزیز کردگار داور است
ناز پرورد رسول اطهر است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۷ - واقعهٔ دیر و اسلام آوردن راهب
هر که را سودای عشقی در سر است
شور عشق این سر بی پیکر است
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۵۲ - عقل و معرفت
آدمیرا فخر باشد بر جماد
زآنکه او را تاج عقلی، بر سر است
ور کسی را نیست، عقل و معرفت
بی شک آن کس، از جمادی، کمتر است
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۷ - در بیان شهادت جناب حر(ع)
عقل گفت ای حر حسین بییاور است
جهل گفتا جاه و منصب بهتر است
صامت بروجردی » مختصری از اشعار افصح الشعراء (میرزا حاجب بروجردی) » شمارهٔ ۷ - زبان حال علیا جاه حضرت زهرا(س)
طفل بیمارم به دوران مضطر است
در جهان چون مرغ بیبال و پر است
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۶۹ - نیچه
گر نوا خواهی ز پیش او گریز
در نی کلکش غریو تندر است
نیشتر اندر دل مغرب فشرد
دستش از خونِ چلیپا احمر است
آنکه بر طرح حرم بتخانه ساخت
[...]
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۸۵ - )
میخورد هر ذره ما پیچ و تاب
محشری در هر دم ما مضمر است
با سکندر خضر در ظلمات گفت
مرگ مشکل ، زندگی مشکل تر است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۳ - در بیان اینکه اصل نظام عالم از خودی است و تسلسل حیات تعینات وجود بر استحکام خودی انحصاردارد
باده از ضعف خودی بی پیکر است
پیکرش منت پذیر ساغر است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۳ - در بیان اینکه اصل نظام عالم از خودی است و تسلسل حیات تعینات وجود بر استحکام خودی انحصاردارد
هستی مهر از زمین محکم تر است
پس زمین مسحور چشم خاور است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۵ - در بیان اینکه خودی از عشق و محبت استحکام می پذیرد
خاک یثرب از دو عالم خوشتر است
ای خنک شهری که آنجا دلبر است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۸ - حکایت درین معنی که مسئلهٔ نفی خودی از مخترعات اقوام مغلوبهٔ بنی نوع انسان است که به این طریق مخفی اخلاق اقوام غالبه را ضعیف میسازند
جستجوی عظمت و سطوت شر است
تنگدستی از امارت خوشتر است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۰ - در حقیقت شعر و اصلاح ادبیات اسلامیه
فکر روشن بین عمل را رهبر است
چون درخش برق پیش از تندر است