گنجور

عطار » اشترنامه » بخش ۱۶ - حكایت

 

هرکه می‌بینی تو جویای در است

مشتری در درین معنی پر است

عطار
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - مدح سلطان ارسلان طغرل

 

تا مرا سودای مدحش در سر است

همچو تیغش یک زبان پر گوهر است

اثیر اخسیکتی
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۴ - به عیادت رفتن کر بر همسایهٔ رنجور خویش

 

گوش حس تو، به حرف ار در خور است؟

دان، که گوش غیب‌گیر تو، کر است

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۲ - ترسانیدن شخصی زاهدی را کی کم گری تا کور نشوی

 

غم مخور از دیده، کان عیسی تراست

چپ مرو تا بخشدت دو چشم راست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۷ - جواب اشکال

 

این کلیله و دمنه جمله افتراست

ورنه کی با زاغ لک‌لک را مریست

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۴ - باقی قصهٔ موسی علیه‌السلام

 

کاین همه اعجاز و کوشیدن چراست

چون نخواهند این جماعت گشتْ راست

مولانا
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۵ - در بیان معرفت عشق و تحقیق آن

 

عقل هستی میکند کاین درخور است

عشق مستی میکند کاین خوشتر است

امیر حسینی هروی
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۵ - در بیان معرفت عشق و تحقیق آن

 

گر ز معشوقت خیالی بر سر است

نیست معشوق آن خیالی دیگراست

امیر حسینی هروی
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۷ - در بیان معرفت روح میفرماید

 

وصف او از هرچه گویم برتر است

امتان را مصطفی دیگراست

امیر حسینی هروی
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۳۲ - در علم الیقین و عین الیقین میفرماید

 

منظر حق الیقین والاتر است

این سعادت انبیا را در خوراست

امیر حسینی هروی
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۳۷ - در بیان سماع و کیفیت آن میفرماید

 

ساقیا جام صبوحی در خوراست

کز می دوشین خمارم در سراست

امیر حسینی هروی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۳۵

 

معنیش اول ، به صورت آخر است

روح باطن ، جسم پاکش ظاهر است

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۴