گنجور

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

مظهر من وصف ذات مظهر است

آنکه شهر علم احمد را در است

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

آنکه سوزی نیستش خاکستر است

وآنکه سوزد همچو اخگر انور است

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

کارچون زان یک کنیزک گشت راست

چارصد را دادن آزادی چراست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل

 

شیخ گفتش هیچدانی خوش چراست

گفت میدانم بگویم با تو راست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهاردهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

سخت کوشان قضا از چپ و راست

رمح کشتن بر دلش کردند راست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

گفت یک پاره ترا ای مرد راست

وآن دگر پاره که میبینی مراست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

چون ازو عیسی سخن بشنود راست

گفت من بیزارم این هر سه تراست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۵ - الحكایة ‌و التمثیل

 

گفت این جامه خدای آورد راست

گفت هم اقبال و هم دولت تراست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل

 

کاین چه افتادست وین شورش چراست

ما نمیدانیم بر گوئید راست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل

 

این چنین کاری که هر ساعت مراست

کی شود از سوزن و از رشته راست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسة و الثلثون

 

پنج منزل درنهاد تو تراست

راستی تو بر تو است از چپ و راست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

بوسه داد و گفت اصحاب تراست

تا کنندامروز وجه سفره راست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

گفت پس گر می بباید گفت راست

من ازآن ترسم که تا بامن چراست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون

 

بی نشانی پاک و بی نامی تراست

هست بر قد تو غیب الغیب راست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۲۱ - الحكایة و التمثیل

 

قدرت وعلم وارادت چون تراست

هرچه خواهی میتوانی کرد راست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۲۵ - الحكایة و التمثیل

 

حال خود با تو بگفتم جمله راست

چون شدی واقف کنون فرمان تراست

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال

 

این سخن از عقل و از جان برتر است

این کسی داند که عالی گوهر است

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۸ - نومیدی بلبل از گل و رفتن او از باغ به بیوفائی گل

 

نالهٔ من از غنون دیگر است

عاشقان را نالهٔ من درخور است

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۳ - در بیان آن که از دو کس احتراز می‌‬باید کرد

 

خشم خوردن پیشهٔ هر سرور است

تلخ باشد؛ از شکر شیرین‌تر است

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲ - نعت سید عالم علیه السلام

 

گفت ای فرزند امشب مرتراست

از خداوند جهان شد کار راست

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۱
sunny dark_mode