گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۳ - مخفی بودن آن درختان از چشم خلق

 

بانگ می‌آمد ز سوی هر درخت

سوی ما آیید خلق شوربخت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۳ - مخفی بودن آن درختان از چشم خلق

 

ز اشتیاق و حرص یک برگ درخت

می‌زنند این بی‌نوایان آه سخت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۴ - یک درخت شدن آن هفت درخت

 

گفت راندم پیشتر من نیکبخت

باز شد آن هفت جمله یک درخت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۴ - برون رفتن به سوی آن درخت

 

چون برون رفتند سوی آن درخت

گفت دستش را سپس بندید سخت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۹ - بقیهٔ ذکر آن مهمان مسجد مهمان‌کش

 

پنج کرت این چنین آواز سخت

می‌رسید و دل همی‌شد لخت‌لخت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۱ - رسیدن بانگ طلسمی نیم‌شب مهمان مسجد را

 

بشنو اکنون قصهٔ آن بانگ سخت

که نرفت از جا بدان آن نیکبخت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۱ - رسیدن بانگ طلسمی نیم‌شب مهمان مسجد را

 

همچو موسی بود آن مسعودبخت

کاتشی دید او به سوی آن درخت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۲ - ملاقات آن عاشق با صدر جهان

 

هست سر مرد چون بیخ درخت

زان بروید برگهاش از چوب سخت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱ - سر آغاز

 

لیک بر قلاب مبغوضست و سخت

زانک ازو شد کاسد او را نقد و رخت

مولانا
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode