گنجور

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » قحطی مصر و مردن مردم و گفتهٔ مرد دیوانه

 

خاست اندر مصر قحطی ناگهان

خلق می‌مردند و می‌گفتند نان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت درویش حق‌جو و راز و نیاز او

 

گر پدید آری تو خود را در میان

هم ز ایمانت برآیی هم ز جان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت محمود که مهمان گلخن تاب شد

 

خوش شد از گفتار او شاه جهان

هفت بار دیگرش شد میهمان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » سقایی که از سقای دیگر آب خواست

 

حالی این یک آب در کف آن زمان

پیش آن یک رفت و آبی خواست از آن

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت رازجویی موسی از ابلیس

 

زانک اگر باشد درین ره کامران

صد منی سر برزند در یک زمان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » شیخی که از سگی پلید دامن در نچید

 

آنچ او را هست بر ظاهر عیان

این دگر را هست در باطن نهان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت عابدی که در زمان موسی مشغول ریش خود بود

 

جبرئیل آمد سوی موسی دوان

گفت همی مشغول ریشی این زمان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار بوعلی طوسی دربارهٔ اهل جنت و اهل دوزخ

 

اهل جنت جمله گویند این زمان

خوشی فردوس برخاست از میان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مردی که از نبی اجازهٔ نماز بر مصلایی گرفت

 

خواجه دستوری نداد او را در آن

گفت ریگ و خاک گرمست این زمان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی عشق » بیان وادی عشق

 

عاقبت اندیش نبود یک زمان

در کشد خوش خوش بر آتش صد جهان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی عشق » حکایت عاشقی که قصد کشتن معشوق بیمار را کرد

 

مرد عاشق را خبر دادند از آن

کاردی در دست می‌آمد دوان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی عشق » حکایت خلیل‌الله که جان به عزرائیل نمی‌داد

 

حاضری گفتش که ای شمع جهان

ازچه می‌ندهی به عزرائیل جان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی عشق » حکایت خلیل‌الله که جان به عزرائیل نمی‌داد

 

گفت من چون گویم آخر ترک جان

چونک عزرائیل باشد در میان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی معرفت » گفتار عباسه دربارهٔ عشق و معرفت

 

گر شوی قانع به ملک این جهان

تا ابد ضایع بمانی جاودان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی استغنا » حکایت مریدی که از شیخ خواست تا نکته‌ای بگوید

 

گر شما روها بشویید این زمان

آنگهی من نکته آرم در میان

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی توحید » بیان وادی توحید

 

چون ازل گم شد، ابد هم جاودان

هر دو را کی هیچ ماند در میان

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۶۷
sunny dark_mode