عطار » مصیبت نامه » بخش سی و ششم » بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل
ور ترا علمست و با آن کار نیست
از تو تا ابلیس ره بسیار نیست

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل
عیب این شعرست و این اشعار نیست
شعر را در چشم کس مقدار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹ - فرستادن پادشاه رسولان به سمرقند به آوردن زرگر
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۹ - اعتراض مریدان در خلوت وزیر
جمله گفتند ای وزیر انکار نیست
گفت ما چون گفتن اغیار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۰ - نومید کردن وزیر مریدان را از رفض خلوت
بعد ازین دستوریِ گفتار نیست
بعد ازین با گفت و گویم کار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۲ - رجوع به حکایت خواجهٔ تاجر
آنک او شاهست او بی کار نیست
ناله از وی طرفه کو بیمار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۳ - حقیر و بیخصم دیدن دیدههای حس صالح و ناقهٔ صالح علیهالسلام را چون خواهد کی حق لشکری را هلاک کند در نظر ایشان حقیر نماید خصمان را و اندک اگرچه غالب باشد آن خصم و یقللکم فی اعینهم لیقضی الله امرا کان مفعولا
روح صالح قابل آزار نیست
نور یزدان سغبهٔ کفار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۹ - گفتن مهمان یوسف علیهالسلام کی آینهای آوردمت کی تا هر باری کی در وی نگری روی خوب خویش را بینی مرا یاد کنی
نیست تخمی کاندرین انبار نیست
غیر حسن تو که آن را یار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۶ - بقیهٔ قصهٔ ابراهیم ادهم بر لب آن دریا
میگوند اینجایگه کفتار نیست
از برون جویید کاندر غار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۱ - جواب موسی فرعون را
گر تو چیری و مرا خود یار نیست
بنده فرمانم بدانم کار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۶ - باز جواب انبیا علیهم السلام ایشان را
غیر حق جان نبی را یار نیست
با قبول و رد خلقش کار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۶ - آزاد شدن بلقیس از ملک و مست شدن او از شوق ایمان و التفات همت او از همهٔ ملک منقطع شدن وقت هجرت الا از تخت
آب وگل میگفت خود انکار نیست
بانگ میزد بیخبر که اخبار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۸۳ - حواله کردن پادشاه قبول و توبهٔ نمامان و حجره گشایان و سزا دادن ایشان با ایاز کی یعنی این جنایت بر عرض او رفته است
تهمتی بر بنده شه را عار نیست
جز مزید حلم و استظهار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۱۹ - دانستن شیخ ضمیر سایل را بی گفتن و دانستن قدر وام وامداران بی گفتن کی نشان آن باشد کی اخرج به صفاتی الی خلقی
اندرو جز عشق یزدان کار نیست
جز خیال وصل او دیار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۳۰ - جواب گفتن مؤمن سنی کافر جبری را و در اثبات اختیار بنده دلیل گفتن سنت راهی باشد کوفتهٔ اقدام انبیا علیهمالسلام بر یمین آن راه بیابان جبر کی خود را اختیار نبیند و امر و نهی را منکر شود و تاویل کند و از منکر شدن امر و نهی لازم آید انکار بهشت کی جزای مطیعان امرست و دوزخ جزای مخالفان امر و دیگر نگویم بچه انجامد کی العاقل تکفیه الاشاره و بر یسار آن راه بیابان قدرست کی قدرت خالق را مغلوب قدرت خلق داند و از آن آن فسادها زاید کی آن مغ جبری بر میشمرد
جامهاش سوزد بگوید نار نیست
جامهاش دوزد بگوید تار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم
عشق را با پنج و با شش کار نیست
مقصد او جز که جذب یار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل
آن موالید از زه این چار نیست
لاجرم منظور این ابصار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۸ - نومید شدن آن پادشاه از یافتن آن گنج و ملول شدن او از طلب آن
گفت گیر این رقعه کش آثار نیست
تو بدین اولیتری کت کار نیست

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۱۳ - ذکر آن پادشاه که آن دانشمند را به اکراه در مجلس آورد و بنشاند ساقی شراب بر دانشمند عرضه کرد ساغر پیش او داشت رو بگردانید و ترشی و تندی آغاز کرد شاه ساقی را گفت کی هین در طبعش آر ساقی چندی بر سرش کوفت و شرابش در خورد داد الی آخره
نار دوزخ جز که قشر افشار نیست
نار را با هیچ مغزی کار نیست
