گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۱ - در مدح نظام الدین

 

باز دیگر ره جوان خاطر شد این مداح پیر

از ره مدح جوانبخت جوان دولت وزیر

صاحب عادل نظام الدین وزیر شاه شرق

مفخر اولاد میران هم وزیر و هم امیر

صاحب صاحبقران عالم فضل و هنر

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۳ - در مدح سعدالدوله

 

سعد دولت را بسعدالدوله بازآمد نیاز

هردو بهر بندگی در پیش استادند باز

هست با وی نیک ساز ایام از روی خرد

تا که خواهد بود چون با وی نباشد نیک ساز

باز چون رأی رفیع و همت سعد دول

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح وجیه الدین

 

این منم یارب بصدر مهتر کهتر نواز

از ندیمان یافته بر خواندن مدحت جواز

قفل درج طبع بگشاه بمفتاح زبان

آشکارا کرده هر دری که در دل بود راز

مهتر کهتر نواز از مدحت من شاد و خوش

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - در مدح سعدالملک مسعود بن اسعد

 

ای بنظم آراستن با سعد اکبر هم نفس

مدح سعدالملک مسعود بن اسعد گوی و بس

آنکه نفس ناطقه از سینه ارباب نظم

بهر سلک مدح او در نفیس آرد نفس

صدر عالی رأی ملک آرای دستوری که بر

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۲ - در مدح جمال الدین عمر

 

داد صدر دین و دنیا صاحب فرخنده فال

مر جمال دین یزدان را بجاه خود جمال

بر جمال دین مبارک فال گشت امروز و ماند

اندرین بنیاد عالی فر او تا دیر سال

صاحب عادل خداوندی که هر کز رأی او

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۹ - در مدح شمس الدین

 

محترم شاه شریعت آمد از بیت الحرم

آمد از بیت الحرم شاه شریعت محترم

آنکه از وی محترم تر زایر آمد رونداست

تا پدیدار آمدست آمد شد بیت الحرم

صدر قارون نقی نسبت که اندر دین حق

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۶ - در مدح محمودبن عبدالکریم

 

مهتر آن بهتر که باشد فاضل و راد و کریم

تا هم از وی مدح او را مایه بردارد حکیم

حکمت آرا اینقدر داند که مهتر به بود

فاضل و راد و کریم از جاهل و زفت و لئیم

هر لئیم و زفت و جاهل را نگوید مدح از آنک

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷ - در مدح نظام الدین

 

جاودان ماند کریم از مدح شاعر زنده نام

زین بود شاعر نوازی عادت و رسم کرام

مدحت از گفتار شاعر محمل صدقست و کذب

صدق در حق کرام و کذب در حق لئام

شاعر آن در زیست دانا کو باندام کریم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۶ - در مدح نظام الدین

 

آمد از بستان دولت اهل حکمت را نسیم

کز قدوم خواجه نوشه دولت آباد قدیم

شه نظام الدین میران منعم ارباب فضل

در مقام صاحب عادل عمر نعم المقیم

چون سپهر از مهر و ماه و انجم آرایش گرفت

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۶ - در مدح تاج الدین محمود

 

آب گل برد آنکه دارد آتش عنبر دخان

خاک از آتش گلشن و باد از دخان عنبر فشان

گلشن عنبرفشان از باد و خاک آسان کند

آنکه آب گل برد از آتش عنبر دخان

باد پیمودم که دارم آبروئی نزد دوست

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۶ - در مدح ناصرالدین محمد بن احمد

 

هست قد یار من سرو خرامان در چمن

بر سر سرو خرامان ماه تابانرا وطن

بلکه خدو قد آن زیبا صنم را بنده ام

ماه تابان بر فلک سرو خرامان در چمن

نارون بالا بتی بر نارون خورشید و ماه

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۱ - در مدح شاه مسعود حسن

 

ای سپاه آرای سلطان جهان آرام شاه

کامرانی بر عدو فرمانروائی بر سپاه

تا سپاه است و جهانرا این و آنرا جز تو نیست

نی سپاه آرای سلطان نی جهان آرام شاه

آفتاب و سایه ای در ملک و گیتی ملک تست

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۲ - در مدح سلطان اتسز

 

آنکه روی چرخ را زینت بانجم داد و ماه

داد ملک شرق را زینت بخیل شاه و شاه

شهریار شیردل خوارزمشاه آتسز که هست

در سر شمشیر او پیروزی دین الله

دولتی شاهی که بی کوشش سپهر از بهر او

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۳ - در مدح سعدالملک

 

بر امیران سخن مدح وزیر پادشاه

واجب آمد چون ز بستان گل برانگیزد سپاه

تا چو گل معنی برانگیزاند از بستان طبع

آنکه باشد مادح صدر و وزیر و پادشاه

خسرو دستار بندان آنکه دارد خسروی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۷ - در مدح تمغاج خان

 

ای جهانداری که داری بر جهانداران سری

پیش تو جز بندگی دعوی شاهان سرسری

نیستی اسکندر و دارا و اندر ذات تو

شوکت دارائی است و حکمت اسکندری

گر صف آرائی صف آرائی بمیدان نبرد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۶ - در مدح عمید احمد

 

من ندارم باور ار گوئی که به زانسان پری

روی آن زیبا پسر بین تا بود زینسان پری

در جمال آن پسر بنگر که اندر روی او

خیره ماند آدمی و عاجز و حیران پری

با پری گر گوی نیکوئی بمیدان بفکند

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۹ - در مدح سری بن السری

 

ای سرافرازی که هستی تو سری بن السری

جز سری بن السری نبود سزاوار سری

سرور برااصل و گوهر برترین سرمایه است

مردم بی اصل و بی گوهر نیاید سروری

سروری چون عارضی باشد نباشد پایدار

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۰ - در مدح اطهر بن اشرف بن بوعلی

 

ای که در ملک سیادت خسرو دریا دلی

مفخری بر عترت مختار بی آل ولی

هر حدیث از لفظ تو دریست از دریای لفظ

از دل دریا برآید در تو دریا دلی

زینت آل حسین بن علی المرتضی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱ - باده پیش آر

 

ساقیا پیش آر باز آن آب آتش‌فام را

جام گردان کن ببر غم‌های بی‌انجام را

زآنکه ایام نشاط و عشرت و شادی شده است

بد بود بیهوده ضایع کردن این ایام را

مجلسی در ساز در بستان و هر سوئی نشان

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲ - دلبر جانان

 

باز دیگر ره دل من دلبری جانان گرفت

باز کاری کان بلا بد بر دل و بر جان گرفت

باز بیچاره دلم در جور آن دلبر بماند

باز مسکن جان مسکین کوی آن جانان گرفت

جان و دل را از من آن جانان دلپرور ربود

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode