یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحهها » شمارهٔ ۱۹
از نسق افتاد دور چرخ و نظم نیرین
رستخیز حشر می بینم عیان در خافقین
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحهها » شمارهٔ ۴۴
این تطاول ها که در پاس مراد مشرکین
خود زکین می کنی با شاه دین
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحهها » شمارهٔ ۴۴
هر طرف خصمی پی خونریز بر کف درکمین
تیغ کین مانده تنها شاه دین
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحهها » شمارهٔ ۷۴
تا به خون لب تشنه پر زد شاهباز اوج دین
بر زمین در فلک روح الامین
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹۶ - فی المدیحه
حبذا تشریف شاهشاه دریا آستین
مرحبا اندام جانافروز صدر راستین
لو حشالله خلعتی بر یک فلک شوکت محیط
مرحباالله پیکری با یک جهان رحمت عجین
خلعتی تهلیلگو از حیرتش مهر منیر
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰۳ - در مطایبه گوید
ماه من دارد ز سیم ساده یک خرمن سرین
من به گرد خرمنش همچون گدایان خوشه چین
یک طبق بلور را ماندکه بشکافد ز هم
نیمی افتد بر یسار و نیمی افتد بر یمین
درشب تاریک چون مه خانه را روشن کند
[...]
قاآنی » ترکیببندها » شمارهٔ ۹ - در بعضی از فتوحات شاهزاده شجاعالسلطنه گوید
ای پس از داور خداگیهان خدای راستین
شاه گردون آستان دارای دریا آستین
قابض ارواح را تیغت بود بئسالبدل
واهب نصرت سپاهت را بود نعمالمعین
لفظ شمشیرت نگارند ار به فرق بدسگال
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲
ای پریشان زلف تو طومار جمع ملک چین
جمع چین راهیچ مستوفی نبسته است این چنین
جمع چین هم گر به بسیاری چین زلف توست
پس بود خاقان چین شاهنشه روی زمین
ناصر الدین شه از این معنی اگر آگه شود
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳
شیریزدان شاه اژدر در امیر المؤمنین
خواجه هفتم سپهر ومالک هفتم زمین
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸
یکدم از زیر نقاب ای ماهرو بنما جبین
تا زکف خورشید را آئینه افتد بر زمین
عکسی از روی تو ای مه گر بتابد در چمن
تا ابد خورشید خواهد رُست جای یاسمین
گر تو گُل باشی چکد از دیده ی بلبل گلاب
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفهنگاریها » شمارهٔ ۱۰۸ - زلف عنبرین
ای رخت چون ماه تابان! وی خطت چون مشک چین
ای عیان در هر خم زلف تو چندین عقد و چین!
چین بر ابروی خم افکندن نباشد خوش نما
خوش بود چین و شکن بر آن دو زلف عنبرین
قامتت سروی ست گر سرو آورد لیمو ببار
[...]
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۴ - تاریخ مرحوم میرزا زین العابدین روضه خوان
چون جناب قدوه الامجاد فخرالذاکرین
شد به باغ خلد نزد آل یاسین همنشین
کلک (صامت) بهر تاریخ وفات او نوشت
کرد حق یک سر به جنت جای زینالعابدین
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۸ - در مدح حضرت موسی بن جعفر(ع)
حضرت باب الحوائج عبد صالح رکن دین
نور چشم مصطفی شبل امیرالمومنین
قبله اسلام صاحب افسر ملک یقین
پیشوای شرع احمد مقتدای راستین
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۴ - در مدح ماه بنیهاشم حضرت عباس(ع)
پس همای اوج عزت گشت مقطوع الیدین
دید بند مشک بر دنندان گرفتن فرض عین
ریخت آبش را قضا بر خاک چون با شورشین
بر زمین افتاد از زین ملتجی شد بر حسین
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۰ - در استغاثه به حضرت امام زمان ارواح العالمین له الفداء
پیشتر از خلقت آدم ز مزج ماء و طبن
کرد تبعید بنیجان ایزد از روی زمین
قصه طوفان به عهدٍ نوح شیخ المرسلین
دعوی نمرودی و طغیان فرعون لعین
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۰ - در استغاثه به حضرت امام زمان ارواح العالمین له الفداء
پس بنا بر این همه اخبار آثار متین
عقل قاطع را بود ظنی به نزدیکیقین
کانچه ظاهر گشته در ایران و روم و روس و چین
جمله آیات و علامت سماوات و زمین
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۰ - در استغاثه به حضرت امام زمان ارواح العالمین له الفداء
یا غیاب المستغیثین یا ملاذ المذنبین
یا ملاذ العابدین یابن هداه المهتدین
یا سلیل عتره الاطهار فخرالراشدین
ممتلی از فرط جور و ظلم شد روی زمین
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۳ - مصیبت حضرت امیرالمومنین(ع)
ماند به بسر جسم مجروح حسینت بر زمین
با جوانان بنیهاشم ز ظلم مشرکین
اهلبیت و عترتت شد دستگیر مشرکین
یا امیرالمومنین درکربلا بنگر ببین
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۳ - مصیبت حضرت امیرالمومنین(ع)
یک حسینی از تو بر جا ماند اندر خافقین
خولی بیدین و ایمان رو سیاه نشاتین
زد سر مهر افسر این شاه بر نوک سنین
بهر انگشتر جدا کردند انگشت حسین
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۳۴ - در مدح صدیقه طاهره سلام الله علیها
دریم عفت هزاران همچو مریم را معین
ساره اندر خاکساری قصر قدرش را مکین
هاجر اندر خرمن شرم و عفافش خوشهچین
روفته صف نعالش را صفورا ز آستین