عینالقضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل سادس - حقیقت و حالات عشق
دین ماروی و جمال و طلعت شاهانه است
کفر ما آن زلف تار و ابروی ترکانه است
از جمال خد و خالش عقل ما دیوانه است
و از شراب عشق او هر دو جهان میخانه است
روح ما خود آن بتست و قلب ما بتخانه است
[...]

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲
مست شد صوفی و جنگش بر سر پیمانه است
خانقه بر هم زد اکنون نوبت میخانه است
ساقیا می ده که جنت مستی و دیوانگی است
دوزخی دارد کسی کو عاقل و فرزانه است
خودپرستان جهان آرایشی دارند و بس
[...]

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳
سیل در اقلیم ما پیرایه بند خانه است
رخنه مانند قفس آرایش کاشانه است
کام دنیا را برای اهل دنیا واگذار
جغد را ارزانی آن گنجی که در ویرانه است
بر دَر و بامِ دلم ، غم بر سرِ هم ریخته است
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۷
بحث با جاهل ، نه کارِ مردمِ فرزانه است
هر که با اطفال می گردد طرف دیوانه است
از شجاعت نیست با نامرد گردیدن طرف
روی گردانیدن اینجا حمله مردانه است
از نگاه خیره چشمان پردگی گشته است حسن
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۸
این که روزی بی تردد می رسد افسانه است
پنجه کوشش کلید رزق را دندانه است
با هزاران عقده مشکل درین بستان چو سرو
دست را بر هم نهادن سخت بی دردانه است
هیچ کس در پایه خود نیست کمتر از کسی
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۹
بوسه گاه جان ما آخر لب پیمانه است
خاک ما چون درد می در گوشه میخانه است
جوش دل می آورد ما خاکساران را به وجد
مطرب ما چون خم می از درون خانه است
زاهدان را غافل از حق کرد اوصاف بهشت
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۰
گردش گردون به چشمم گردش پیمانه است
عالم از کیفیت حسن تو یک میخانه است
گرد سرگشتن به یاد می پرستان می دهد
خط مشکینی که بر دور لب پیمانه است
گریه کردن را دلی می باید از گل شادتر
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۱
هر که غافل را نصیحت می کند دیوانه است
خواب غفلت برده را طبل رحیل افسانه است
نفس خائن زندگی را تلخ بر من کرده است
وای بر آن کس که دزدش در درون خانه است
ماتم و سور جهان با یکدگر آمیخته است
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۱۴
هر که با بی نسبتان گردد طرف، دیوانه است
روی گردانیدن اینجا حمله مردانه است

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۲۳
چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبتان؟
چشم تا برهم زند، جان بر لب پیمانه است
جرات از اهل جنون خیزد، نه از ارباب عقل
می رمد صد عاقل از جایی که یک دیوانه است

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۱
هر کجا می نیست گر گلشن بود غمخانه است
سرو و گل کی جانشین شیشه و پیمانه است
با زبان حال در رفتن ز خود گوید حباب
همدمان در بزم یکرنگی نفس بیگانه است
عاقل است آنکه که بر نادانی خود قائل است
[...]

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۱
بسکه در بزم توام حسرت جنون پیمانه است
هرکه را رنگی بگردد لغزش مستانه است
اهل معنی از حوادث مست خواب راحتند
شور موج بحر درگوش صدف افسانه است
تهمت الفت به نقشکارگاه دل مبند
[...]

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۲
دل بهسعی آبگردیدن طرب پیمانه است
خودگدازی تردماغیهای این دیوانه است
هرکجا نازیست ایجاد نیازی میکند
خط، چراغ حسن را جوش پرپروانه است
نالهها در دل گره دارم به ناموس وفا
[...]

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۱۰
همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه است
آشنا رویی که دیدم، معنی بیگانه است
رَه غلط افتاده مجنون بیابان گرد را
منزل آرام، صحرای دل دیوانه است
