گنجور

 
صائب تبریزی

هر که غافل را نصیحت می کند دیوانه است

خواب غفلت برده را طبل رحیل افسانه است

نفس خائن زندگی را تلخ بر من کرده است

وای بر آن کس که دزدش در درون خانه است

ماتم و سور جهان با یکدگر آمیخته است

صاف و درد این چمن چون لاله یک پیمانه است

نیست در فکر گلستان بلبل بی درد ما

بس که در کنج قفس مشغول آب و دانه است

تا دهن بازست روزی می رسد از خواب غیب

عقد دندانها کلید رزق را دندانه است

اختر اقبال بی برگان بلند افتاده است

هر که را شمع و چراغی هست از پروانه است

هر چه غیر از نقطه وحدت درین دفتر بود

دیده بالغ نظر را ابجد طفلانه است

حسن نتواند ز فرمان سرکشیدن عشق را

شمع با آن سرکشی زیر پر پروانه است

برنیاید زاهد از فکر بهشت و جوی شیر

نقل خواب آلودگان شیرینی افسانه است

گوهر ارزنده ای گر هست آب تلخ را

در بساط دلفریبی گریه مستانه است

بلبلان در زیر پر سیر گلستان می کنند

برگ عیش غنچه خسبان در درون خانه است

در مقام خویش هر زشتی بود صائب نکو

می برد چون خال دل تا جغد در ویرانه است

 
 
 
عین‌القضات همدانی

دین ماروی و جمال و طلعت شاهانه است

کفر ما آن زلف تار و ابروی ترکانه است

از جمال خد و خالش عقل ما دیوانه است

و از شراب عشق او هر دو جهان میخانه است

روح ما خود آن بتست و قلب ما بتخانه است

[...]

اهلی شیرازی

مست شد صوفی و جنگش بر سر پیمانه است

خانقه بر هم زد اکنون نوبت میخانه است

ساقیا می ده که جنت مستی و دیوانگی است

دوزخی دارد کسی کو عاقل و فرزانه است

خودپرستان جهان آرایشی دارند و بس

[...]

کلیم

سیل در اقلیم ما پیرایه بند خانه است

رخنه مانند قفس آرایش کاشانه است

کام دنیا را برای اهل دنیا واگذار

جغد را ارزانی آن گنجی که در ویرانه است

بر در و بالم دلم غم بر سر هم ریخته است

[...]

صائب تبریزی

بحث با جاهل نه کارم مردم فرزانه است

هر که با اطفال می گردد طرف دیوانه است

از شجاعت نیست با نامرد گردیدن طرف

روی گردانیدن اینجا حمله مردانه است

از نگاه خیره چشمان پردگی گشته است حسن

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
طغرای مشهدی

چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبتان؟

چشم تا برهم زند، جان بر لب پیمانه است

جرات از اهل جنون خیزد، نه از ارباب عقل

می رمد صد عاقل از جایی که یک دیوانه است

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه