گنجور

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۱ - در تهنیت جشن مهرگان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

نه ستم رفته به من زو و نه تلبیسی

که مرا رشته نتاند تافت ابلیسی

جبرئیل آمد روح همه تقدیسی

کردم آبستن، چون مریم بر عیسی

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۱ - در تهنیت جشن مهرگان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

بچه‌ای دارم در ناف چو برجیسی

با رخ یوسف و بوی خوش بلقیسی

منوچهری
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲ - سخنی چند در عشق

 

مبادا بهره‌مند از وی خسیسی

به جز خوشخوانی و زیبانویسی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را

 

اگر طعنی زند بر وی خسیسی

بجز وحشت مباد او را انیسی

نظامی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

مباش آخر بدین باریک ریسی

که یک یک نخ چنین بر من نویسی

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۱ - حکایت

 

منم باتو تو با من هم جلیسی

چرا درمانده در نفس خسیسی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۴ - در معنی و هو معکم اینما کنتم و حقیقت کل فرماید

 

ایا آدم چو تو دُرّ نفیسی

همی خواهی در اینجا هم جلیسی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

درون جان تو با او هم جلیسی

مصفّائی نه چون نفس خسیسی

عطار
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۰۶ - در تحقیق دل و نفس به مذهب اهل سلوک

 

خر عیسی تنست و دل عیسی

این سخن را مدان به تلبیسی

اوحدی
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۲۰ - و ۴۱ مفقود است)

 

بنی آدم نباشد هر خسیسی

نباشد چون فرشته هر بلیسی

شیخ محمود شبستری
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قطعات » شمارهٔ ۱۹

 

کنم حرفی ز حکمت بر تو املا

که شاید گر به آب زر نویسی

به زهر خویش اگر دست آوری به

که از شهد کسان انگشت لیسی

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۸ - در ختم کتاب و خاتمه خطاب

 

می‌کن زان نوک خوشنویسی

زان دوک ز مشک رشته ریسی

جامی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱۵

 

ره مردم بزنی هر نفس از تلبیسی

مگر ای صوفی سالوس تو خود ابلیسی

هدهد از شهر سبا لاف مزن صبح و مسا

که سلیمان رود آنجا که بود بلقیسی

ذره وارند هواخواه بمهرت آفاق

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۲ - درتوصیف بهار و منقبت حیدر کرار علیه سلام الله

 

ای پری سیر لعبت با فروغ برجیسی

وی فرشته خو دلبر خو با فریب ابلیسی

می بده که گلشن یافت مرغکان تقدیسی

سرو بن چو آصف زد زعلم ادریسی

جیحون یزدی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲

 

تا نپنداری صوفی است هر ابلیسی

احمقی خامی کوته نظری پیسی

نشده همدم عیسائی و ادریسی

که بیاموزد درسم و ره تقدیسی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۷ - تدقیق فی‌النفس

 

نیاید ور بدست او نفیسی

شود قانع باشیاءء خسیسی

صفی علیشاه
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۱۴ - جاذب خلق

 

ترکیا! تا زر و سیمت به کف است

جاذب خلق، چو مغناطیسی

در نظر با همه نادانیها

چون فلاطون و ارسطالیسی

ور زرت نیست همانا به نظر

[...]

ترکی شیرازی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰ - سی لحن موسیقی

 

به پنجم هست «‌تخت طاقدیسی‌»

توانی نیزبی نسبت نویسی

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲