فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
کنون کاین بزم دامادی بدیدی
سرود و آفرین هر دو شنیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۴ - خبردار شدن موبد از خواستن ویرو ویس را و رفتن به جنگ
بپرسید از برادر کاین تو دیدی
به چشم خویش یا جایی شنیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال
به جفت من دگر کس چون رسیدی
ز داد کردگار این چون سزیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى
چه بودی گر یکی آهم شنیدی
نهان از پرده رویم را بدیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى
ز همراهی جزین سودی ندیدی
که بوی آن سمنعارض شنیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۲ - رسیدن شاه موبد به مرو با ویس و جشن عروسى
هر آن گاهی که موبد را بدیدی
به جای جامه تن را بردریدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو
اگر فرزانه آن بت را بدیدی
چو دیوانه به تن جامه دریدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
چو باد حسرت از دل برکشیدی
به نیسان باد دیماهی دمیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
مرا در کودکی تو پروریدی
وزان پس مرمرا بسیار دیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
تو شادی زانکه روی ویس دیدی
ز نوشین لب سخن نوشین شنیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۹ - رفتن دایه بار دیگر به پیش ویس و حال گفتن
نه گر شاهین شدی در من رسیدی
و گر بادی شدی بر من وزیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین
نگویی تا تو از رامین چه دیدی
چرا او را ز هر کس بر گزیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۲ - باز گشتن شاه موبد از کهستان به خراسان
مرا گر دل نه با او آرمیدی
تو تا اکنون مرا زنده ندیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۳ - رفتن ویس از مرو شاهجان به کوهستان
نگارین روی آن دلبر تو دیدی
مرا در دام عشقش تو کشیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۴ - رفتن رامین به همدان به جهت ویس
چو بادی از کهستان بردمیدی
بهشتی بوی خوش زی او رسیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۴ - رفتن رامین به همدان به جهت ویس
سحر گاهان نسیمی خوش دمیدی
پگاه بام رامین دررسیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۱ - آگاهى یافتن موبد از قیصر روم و رفتن به جنگ
نگر تا تو چنین کردار دیدی
ویا از هیچ داننده شنیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
ولیکن تا تو نزد من رسیدی
همه پیکانم از دل برکشیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
چه باشد عاشقا گر رنج دیدی
بلا بردی و ناکامی کشیدی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
به هجر دوست گر دریا بریدی
ز وصل دوست بر گوهر رسیدی