فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴۲
چه فرمایدم چیست نیروی من
تو دانی هنرها و آهوی من
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن
نبایستت آمد همی سوی من
وگر چند نشکیبی از روی من
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۳ - بیرون رفتن ورقه از شهر یمن به جنگ کردن
کی آید پذیره کنون سوی من
بدیدار تیغ با جوی من
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷ - لاف زدن تمرتاش پیش افراسیاب برای گرفتن بانو گشسب و دلخوش نمودن گرسیوز افراسیاب او را
کنون ای نگار سمن بوی من
مگردان بر آشفته این خوی من
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۷ - گفتگو کردن پهلوانان با یکدیگر از برای بانو گشسب
یکی گفت گر آیی به کین سوی من
ببینی تو خود زور و بازوی من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۲۴ - نامه نوشتن ارژنگ شاه به زنگبار و یاری خواستن گوید
کنون گر بیاری سپه سوی من
بیاری برافروزد این روی من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۶۵ - رسیدن شهریار به بیشه چهارم و جنگ او با موران و دیدن دخمه گرشاسب را گوید
بیا تا ببینی یکی روی من
در این باغ آن سرو دلجوی من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۰۲ - کشتن فرامرز برادر گشتاسپ طهماسپ را گوید
به پیچد به تن بر همی موی من
فتد آتش تیز در خوی من
وطواط » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - هم در مدح اتسز گوید
ای برده آتش رخ تو آب روی من
رفته دل از محبت و رفته ز کوی من
با روی نیکوی تو نماندست هیچ بد
کز روی نیکوی تو نیامد بروی من
نی از تو هیچ وقت سلامی بنزد من
[...]
نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الملک والطائر فنزة » بخش ۷
ای باد صبح دم گذری کن بکوی من
پیغام من ببر ببر ماه روی من
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲
ترک سن سن گوی توسن خوی سوسن بوی من
گر نگه کردی به سوی من نبودی سوی من
من بخایم پشت دست از غم که او از روی شرم
پشت پای خویش بیند تا نبیند روی من
رسم ترکان است خون خوردن ز روی دوستی
[...]
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳
از عشق دوست بین که چه آمد به روی من
کز غم مرا بکشت و نیازرد موی من
از عشق یار روی ندارم که دم زنم
کز عشق روی او چه غم آمد به روی من
باری کبوترا تو ز من نامهای ببر
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را
تو ای پهلوان کامدی سوی من
نگهدار پهلو ز پهلوی من
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۴۳ - سگالش خاقان در پاسخ اسکندر
بگویید کارد عنان سوی من
ندارد نهان روی از روی من
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۵۸ - نشاط کردن اسکندر با کنیزک چینی
مگر دید شب ترکی روی من
که چون خال من گشت هندوی من
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۲ - افسانهٔ ماریه قبطیه
به نظارگان گفت گیسوی من
ببینید در طاق ابروی من