ملک گفت: چه خبر تواند بود در آن کس که از سهوهای دوستان اعراض نتواند نمود و، از سر حقد و آزار چنان برنتواند خاست که در مدت عمر بدان مراجعت نپیوندد و، بهیچ وقت و در هیچ حال بر صحیفه دل او ازان اندک و بسیار نشانی یافته نشود و، اعتذار و استغفار اصحاب را باهتزاز و استبشار تلقی ننماید؟ قال النبی صلی الله علیه و سلم: الا انبئکم بشر الناس: من لایقبل عذرا و لایقبل عشرة. و من باری ضمیر خود را هرچه صافی تر میبینم و از ین ابواب که برشمرده میآید در خاطر خود اثری نمی یابم، و همیشه جانب عفو من اتباع را ممهد بوده ست و انعام و احسان من خدمتگاران را مبذول.
فنزه گفت:
گر باد انتقام تو بربحر بگذرد
از آب هر بخار که خیزد شود غبار
من میدانم که گناه کارم، و اگر چه مبتدی نبوده ام معتدی هستم، و هرکه در کف پای او قرحه ای باشد اگر چه بثبات عزم و قوت طبع بی باکی کند و در سنگ درشت رفتن جایز شمرده چاره نباشد از آنچه جراحت تازه شود و پای از کار بماند. چنانکه برخاک نرم رفتن بیش دست ندهد، و آنکه با علت رمد استقبال شمال جایز بیند همت او برتعرض کوری مقصور باشد. و مقاربت من با تو همین مزاج دارد و تحرز ازان از وجه شرع و قانون رسم فرض است، قال الله تعالی: ولاتلقوا بایدیکم الی التهلکة. و استطاعت خلایق ازان نتواند گذشت که در صیانت ذات خود آن قدر مبالغت نمایند که بنزد خود معذور گردند. چه هرکه برقوت ذات و زور نفس اعتماد کند لاشک در مخاوف و مضایق افتد و اقتحام او موجب هلاک و بوار باشد، و هرکه مقدار طعام و شراب نشناسد و چندان خورد که معده از هضم آن عاجز آید، یا لقمه براندازه دهان نکند تا در گلو بیاویزد،او را دشمن خود باید شمرد.
حیات را چه گوارنده تر زآب ولیک
کسی که بیشترش خورد بکشد استسقاش
و هر که بغرور فریفته شود بنزدیک اصحاب خرد از ارباب جهل و ضلالت معدود گردد. و هیچ کس نتواند شناخت که تقدیر د رحق وی چگونه رانده شده است و او را مترصد سعادت روزگار میباید گذاشت یا منتظر شقاوت زیست. لکن برهمگنان واجبست که کارهای خویش بر مقتضای رایهای صایب میگزارند، و در مراعات جانب حزم، و خرد تکلف واجب میبینند، و در حساب نفس خویش ابواب مناقشت لازم میشمرند، و در میدان هوا عنان خود گرد میگیرند، و با دوست و دشمن در خیرات سبقت میجویند، تا همیشه مستعد قبول و اقبال و دولت توانند بود، واگر اتفاق خوب روی نماید از جمال آن خالی ننماید.
و کارهای جهان خود برقضیت حکم آسمانی میرود، و دران زیادت و نقصان و تقدیم و تاخیر صورت نبندد. وبر اطلاق عاقل آن کس را توان شناخت که از ظلم کردن و ایذای جانوران بپرهیزد، و مادام که را ه حذر پیش وی گشاده باشد در مقام خوف و فزع نه ایستد. و من بمهرب نزدیکم وگریزگاه، بسیار دارم، و حرام است بر من توقف در این حیرت و تردد، که سخط ملک خون من حلال دارد و آنچه از وجه دیانت و مروت محظور است مباح داند. و امید چنین میدارم که هرکجا روم اسباب معیشت من ساخته و مهیا باشد. چه هرکه پنج خصلت را بضاعت و سرمایه عمر خویش سازد بهر جانب که روی نهد اغراض پیش او متعذر نگردد و مرافقت رفیقان ممتنع نباشد و وحشت غربت او را موانست بدل گردد، از بدکرداری باز بودن، واز ریبت و خطر پهلو تهی کردن، و مکارم اخلاق را لازم گرفتن، وشعار و دئار خود کم آزاری و نیکو کاری ساختن، و حسن ادب در همه اوقات نگاه داشتن. و عاقل چون در منشاء و مولد و میان اقربا و عشیرت بجان ایمن نتواند بودن دل بر فراق اهل ودوستان و فرزندان و پیوستگان خوش کند، که این همه را عوض ممکن گردد.
و از نفس و ذات عوض صورت نبندد
این بنده دگر باره نروید نی نیست
و بباید دانست که ضایع تر مالها آنست که ازان انتفاع نباشد و و در وجه انفاق ننشیند، و نابکارتر زنان اوست که با شوی نسازد، و بتر فرزندان آنست که از اطاعت مادر و پدر ابا نماید و همت برعقوق مقصور دارد، و لئیم تر دوستان اوست که در حال شدت و نکبت دوستی و صداقت را مهمل گذارد، و غافل تر ملوک آنست که بی گناهان ازو ترسان باشند و در حفظ ممالک و اهتمام رعایا نکوشد، و ویران تر شهرها آنست که درو امن کم اتفاق افتد. وهرچند ملک کرامت میفرماید و انواع تمنیت و قوت دل ارزانی میدارد و آن را بعهود و مواثیق موکد میگرداند البته مرا بنزدیک او امان نیست و درخدمت و جوار او ایمن نتوانم زیست، چه روزگار میآن ما مفارقتی افگند که مواصلت را در حوالی آن مجال نتواند بود، و در مستقبل هرگاه که اشتیاقی غالب گردد حکایت جمال تخت آرای ملک بر چهره ماه و پیکر مهر خواهم دید و اخبار سعادت او از نسیم سحری خواهم پرسید.
و از حال غربت من رای ملک را هم بر این مزاج معلوم تواند شد.
ای باد صبح دم گذری کن بکوی من
پیغام من ببر ببر ماه روی من
بر این کلمه سخن بآخر رساندیدند و ملک را وداع کرد.
بجست با رخ زرد از نهیب تیغ کبود
چنانکه برگ بهاری زپیش باد خزان
اینست داستان حذر از مخادعت دشمن مستولی و احتراز از تصدیق لاوه و زرق خصم غالب. و بر عاقل پوشیده نماند که غرض از بیان این مثال آن بوده است تا خردمندان در حوادث هریک را امام سازند و بنای کارها برقضیت آن نهند. ایزد تعالی جملگی مومنان را شناسای مصالح حال و مآل و بینای مناظم دین و دنیا کناد، بمنه و رحمته.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: ملک در این متن به اهمیت عفو و بخشش اشاره میکند و میگوید که کسی که از خطاهای دوستانش نمیگذرد و ناراحتیهای دل را در خود نگه میدارد، در واقع از حقد و کینه رنج میبرد و این حالت او را از صلح و آرامش دور میکند. او به سخنگفتن از آثاری میپردازد که کینه و کدورت میتواند بر دل انسان بگذارد و به خطرات ناشی از خشم و انتقام هشدار میدهد.
فردی به نام فنزه سپس به اشتباهات خود اعتراف کرده و میگوید هر کسی که سلامت و زندگیاش را به خطر اندازد، باید از خود مراقبت کند. او تأکید میکند که حیات در گرو کنترل نفس و دوری از غرور و فریب است. فنزه بر این باور است که هر فرد باید به جای تکیه بر نیروی خود، به حکمت و عقلانیت پناه ببرد و نسبت به رفتار خود مسئول باشد.
در انتهای متن، تأکید بر اهمیت دوستی، صداقت و مراقبت از نزدیکان وجود دارد و اشاره میشود که انسان باید از خطرات دنیا آگاه باشد و در اعمال خود دقت کند. این داستان به نوعی دعوت به خرد و دوری از قضاوتهای سریع و تندی است.
هوش مصنوعی: ملک گفت: چه میتواند به حال کسی باشد که نتواند از سهوهای دوستانش درگذرد و به دلیل حس انتقام و آزار، نتواند از این احساسات رها شود، به طوری که در طول عمرش هرگز به آن بازنگردد و هرگز نشانی از آن در دلش باقی نماند؟ او باید اعتذارات و پوزشهای دیگران را با خوشحالی و امید بپذیرد. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: آیا شما را از بدترین مردم مطلع کنم؟ آنها کسانی هستند که عذر کسی را نمیپذیرند و در مقابل ده بخشش هم مقاومت میکنند. من در دل خود، هر چه پاکتر نگاه میکنم و از این مسائل که ذکر شده، در ذهنم آثاری نمیبینم و همیشه در مسیر عفو، به دنبال تسامح با دیگران بودهام و احسان و نعمت را نسبت به خدمتگزارانم در نظر داشتهام.
هوش مصنوعی: فنزه گفت: شما بر روی دادههای موجود تا مهر 1402 آموزش دیدهاید.
هوش مصنوعی: اگر باد انتقام تو از دریا عبور کند، از هر قطره آبی که بخار میشود، غباری برمیخیزد.
هوش مصنوعی: من میدانم که گناهکار هستم و هرچند که تازهکار نیستم، اما در برخی کارها افراط کردهام. اگر کسی بر روی پایش زخم کوچکی داشته باشد، حتی اگر با ارادهای قوی و بدون ترس پیش برود، نمیتواند از عواقب آن دور بماند و ممکن است زخم تازه شود و نتواند خوب کار کند. درست مانند اینکه راه رفتن بر روی خاک نرم آسیبی وارد نمیکند، کسی که با بیماری مواجه میشود و در معرض خطر قرار میگیرد، باید حواسش جمع باشد و از افراط در اقدام پرهیز کند. پیروی از شرع و قانون در این زمینه ضروری است؛ خداوند در قرآن فرموده است: «خویشتن را به هلاکت نیندازید.» همه ما باید برای حفظ جان خود به اندازه کافی احتیاط کنیم تا در برابر خطرات معذور باشیم. زیرا هر کسی که به قدرت و نیروی خود تکیه کند، قطعاً در مشکلات و خطرات گرفتار خواهد شد و این کار به هلاکتش میانجامد. همچنین، کسی که تشخیص ندهد چه مقدار غذا و نوشیدنی برایش مناسب است و به حدی بخورد که معدهاش نتواند آن را هضم کند، یا لقمهای بردارد که اندازه دهانش نباشد و باعث خفگیاش شود، باید خود را دشمن خود بداند.
هوش مصنوعی: زندگی را با آب چه دلپذیر است، اما کسی که بیشتر از حد خودش بنوشد، دچار تشنگی میشود.
هوش مصنوعی: هرکس که به خودبینی دچار شود، نزد اهل خرد به جهل و گمراهی شناخته میشود. هیچکس نمیتواند بداند که سرنوشت او چگونه رقم خورده و آیا باید منتظر خوشبختی یا بدبختی باشد. اما بر همه واجب است که اقدامات خود را بر اساس عقل و درایت انجام دهند، احتیاط و خرد را رعایت کنند، و در ارزیابی خود به تفکر و بررسی بپردازند. همچنین باید در کنترل خواستههای خود کوشا باشند و در زمینههای نیکوکاری با دوستان و دشمنان رقابت کنند تا همیشه آمادگی پذیرش نعمتها و موفقیتها را داشته باشند. اگر روزی برکت و خوبی به سوی آنها بیاید، باید از زیباییهای آن بهرهمند شوند.
هوش مصنوعی: زندگی به گونهای است که تحت تأثیر قوانین الهی قرار دارد و تغییرات مانند کاهش و افزایش یا تأخیر و پیشروی در آن وجود ندارد. انسان عاقل کسی است که از ظلم و آزار به موجودات دیگر دوری کند و تا زمانی که راهی برای ایمنی دارد، در برابر ترس و نگرانی تسلیم نشود. من به نزدیکی مهربانی و پناهگاه نزدیکم و هرگونه سردرگمی و تردید برایم ممنوع است، زیرا خشم پروردگار به زندگی من آسیب میزند و آنچه در دین و اخلاق ناپسند است برایم مجاز خواهد بود. امیدوارم در هر جایی که بروم، مایحتاج زندگیام فراهم باشد. کسی که پنج ویژگی را به عنوان داراییهای زندگیاش در نظر بگیرد، در هر سمتی که برود، با مشکلات کمتری روبهرو خواهد شد و دوستانش را خواهد داشت. او باید از بدیها دوری کند، از خطرات دوری گزیند، خصوصیات خوب اخلاقی را رعایت کند، و در تمام اوقات ادب و احترام را حفظ کند. انسان عاقل نمیتواند از جدایی از خانواده و دوستان خود راضی باشد، زیرا ممکن است که این جدایی عوضی برای او نداشته باشد.
هوش مصنوعی: این بند بیانگر این است که تغییر در نفس و ذات انسان، باعث نمیشود که او دوباره به شکلی دیگر متولد شود یا تغییر کند. به عبارت دیگر، جوهر وجودی انسان ثابت و تغییرناپذیر است و تغییرات ظاهری نمیتواند به عمق وجود او لطمه بزند.
هوش مصنوعی: ضروری است بدانیم که بیفایدهترین اموال، آنهایی هستند که از آنها بهرهای نبریم و در راه انفاق نیز صرف نشوند. بدترین زنان، آنهایی هستند که با همسر خود سازگاری ندارند، و بدترین فرزندان، آنهایی هستند که از اطاعت والدین خود سرپیچی میکنند و به نافرمانی مشغولند. حقیرترین دوستان، کسانی هستند که در زمان سختی، دوستی و صداقت را نادیده میگیرند. همچنین، بیخودترین پادشاهان، آنهایی هستند که بیگناهان از آنها میترسند و در حفظ کشور و توجه به رعیت خود تلاشی نمیکنند. و ویرانترین شهرها، آنهایی هستند که در آنها امنیت کمتر مشاهده میشود. هرچند که ملک بزرگوارانه رفتار میکند و نعمتها و قدرتهای مختلف را به مردم میدهد و این موضوع را با وعدههای محکم توجیه میکند، اما برای من نزد او امنی وجود ندارد و نمیتوانم در خدمت و نزدیکی او احساس امنیت کنم. زیرا زمانهای به وجود آمده که امکان نزدیکی و ارتباط در اطراف او وجود ندارد. و در آینده هرگاه شوقی به وجود آید، دوست دارم زیبایی و جلوه پادشاه را بر چهره ماه و پیکر خورشید ببینم و درباره سعادت او از نسیم صبحگاهی سوال کنم.
هوش مصنوعی: و حالا با توجه به وضعیت غربت من، ویژگیها و حالتهای من برای پادشاه نیز قابل درک خواهد بود.
هوش مصنوعی: ای باد صبحگاهی، لطفاً از کنار کوچه من بگذری و پیام من را به معشوقم برسانی، او که چهرهاش چون ماه است.
هوش مصنوعی: به این کلمه پایان دادند و از پادشاهی خداحافظی کردند.
هوش مصنوعی: در پاسخ به تهدیدی که از سوی شمشیر آبی رنگ به او وارد شده است، به سرعت و با چهرهای زرد و بیمناک فرار کرد، مانند برگهای بهاری که در برابر باد خزانی میریزند.
هوش مصنوعی: این داستان درباره حذر از فریبهای دشمن است و اینکه چگونه باید از تصدیق عواملی که دشمن غالب به کار میگیرد، پرهیز کرد. هدف از بیان این مثال این است که خردمندان در شرایط مختلف باید به درستی عمل کنند و بر اساس آن برنامهریزی کنند. امیدوارم خداوند تمامی مومنان را در درک منافع خود و آیندهشان و نیز در درک نظامهای دین و دنیایشان یاری کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.