×
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷۵ - بازگشت گرشاسب از هند به ایران
چه شد پیش شه دید شیروی را
همی گفت شاه جهانجوی را
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۰ - پند دادن اثرط گرشاسب را
مده نزد خود راه بدگوی را
نه مرد سخن چین دو روی را
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
رخش خورشید گشته نیکوی را
دلش استاد گشته جادوی را
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱۱ - گریختن مهارک از فرامرز
بفرمود پس گرد شیروی را
دلاور سوار جهانجوی را
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۵ - دادن شاه کهیلا،دختر را به فرامرز
بیاراست ماه پری روی را
بت سرو بالای دلجوی را
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۱ - دامادی فرامرز رستم با دختر شاه پریان
بیاراست آن سرو گلبوی را
دلارام جان بخش مه روی را
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۱ - دامادی فرامرز رستم با دختر شاه پریان
بدین سان بدیدند مه روی را
سهی سرو خورشید گلبوی را
امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۴
شب نماید در صفت زلفین آن بت روی را
مه نماید در صفت رخسار آن دلجوی را
شب کجا جوشن بود کافور دیبا رنگ را
مه کجا مَفرَش بود زنجیر عنبر بوی را
بر زمین هر کس خبر دارد که ماه و آفتاب
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳۵ - رفتن اسکندر به کوه البرز
چو در خاطر آمد جهانجوی را
که در چنبر آرد گلین گوی را