گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۷۵

 

ای قبلهٔ هر که مقبل آمد کویت

روی دل مقبلان عالم سویت

امروز کسی کز تو بگرداند روی

فردا به کدام روی بیند رویت

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۷۶

 

ای مقصد خورشید پرستان رویت

محراب جهانیان خم ابرویت

سرمایهٔ عیش تنگ دستان دهنت

سررشتهٔ دلهای پریشان مویت

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۷۷

 

زنار پرست زلف عنبر بویت

محراب نشین گوشهٔ ابرویت

یا رب تو چه کعبه‌ای که باشد شب و روز

روی دل کافر و مسلمان سویت

ابوسعید ابوالخیر
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۸ - رسیدن رامین به مرو نزد ویس

 

شبت تاریک بُد همرنگ مویت

کنون رخشنده شد همرنگ رویت

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۶ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

نه آنم من که برگردم ز کویت

وگر جانم برآید پیش رویت

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۸ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

مگر جانم شود رسته به بویت

چنان چون گشته تن خسته به کویت

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۹ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

همان چشمم که دیدی رنگ رویت

و یا گوشم شنیدی گفت و گویت

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

همی تا دور مانده‌ستم ز رویت

ز باریکی نمانم جز به مویت

فخرالدین اسعد گرگانی
 

عمعق بخاری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱

 

خواهم همه را کور ز عشق رویت

تا من نگرم بس برخ نیکویت

یا خود خواهم همی دو چشم خود کور

تا دیدن دیگری نبینم سویت

عمعق بخاری
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۲

 

آتش در زن ز کبریا در کویت

تا ره نبرد هیچ فضولی سویت

آن روی نکو ز ما بپوش از مویت

زیرا که به ما دریغ باشد رویت

سنایی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل سادس - حقیقت و حالات عشق

 

آیا بود آنگه که باز بینم رویت

در دیده کشم چو سرمه خاک کویت

گر قدر تو دی همی ندانست رهی

امروز همه جهان وتای مویت

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل ثامن - اسرار قرآن و حکمت خلقت انسان

 

مقصود همه کون، وجود رویت

وین خلق به جملگی طفیل کویت

ایمان موحدان ز حسن رویت

کفر همه کافران ز زلف و مویت

عین‌القضات همدانی
 

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۴۴

 

آتش در زن ز کبریا در کویت

تاره نبرد هیچ فضولی سویت

وان روی نکو ز ما بپوش از مویت

زیرا که بما دریغ باشد رویت

عین‌القضات همدانی
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹

 

تا روز به شب چو سوسنم بی‌رویت

بیدار چو نرگسم به گرد کویت

چون لاله شوم سوخته‌دل گر بنهم

مانند گل دو رویه رو بر رویت

انوری
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » خاتمة الکتاب

 

یکرشته شویم مجتمع چون مویت

گر کار بنیکوی شود چون رویت

حمیدالدین بلخی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹

 

ای شب خجل ز مویت گل تنگ دل ز رویت

کوثر عرق گرفته از شرم خاک کویت

ماییم و خشک جانی بر کف نهاده پیشت

یا رحمت است رایت یا کشتن آرزویت

عالم ز عشوه پر کن دلها به غمزه بشکن

[...]

مجیرالدین بیلقانی
 
 
۱
۲
۳
۱۱