ای شب خجل ز مویت گل تنگ دل ز رویت
کوثر عرق گرفته از شرم خاک کویت
ماییم و خشک جانی بر کف نهاده پیشت
یا رحمت است رایت یا کشتن آرزویت
عالم ز عشوه پر کن دلها به غمزه بشکن
کس را نماند رویی کارد سخن به رویت
آشوب شهر جویی بربند راه وصلت
خون ریز خلق خواهی بگشای بند مویت
اینک مجیر و شهری در پی به خصمی تو
با تو چه جای بیم است با خصم کینه جویت؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عاشقانه و زیباییخاصی از معشوق میپردازد. شاعر به وجود زیبایی و جذابیت معشوق اشاره میکند و از احساسات عمیق خود نسبت به او سخن میگوید. در اینجا، معشوق بهعنوان منبع عشق و آرزو به تصویر کشیده میشود و شاعر از درد و رنج ناشی از عشق سخن میگوید. او همچنین به عاشقانههای شهر و تلاش برای رسیدن به معشوق اشاره میکند و نشان میدهد که در این مسیر، هیچ چیز نمیتواند جلوی عشق را بگیرد. بهطور کلی، این شعر به عشق و زیبایی معشوق و چالشهای مربوط به آن میپردازد.
هوش مصنوعی: ای شب، شرمنده از زیبایی موهای تو، و دلهای غمگین از چهرهات، چشمهای که از عرق شرم خاک کوی تو پر شده است.
هوش مصنوعی: ما در این حال هستیم که جان خود را در دست گرفتهایم و پیش روی تو قرار دادهایم؛ آیا این رحمت توست که بر ما سایه افکنده، یا ما را به خاطر آرزوهایمان میکشی؟
هوش مصنوعی: ای عالم، با ناز و بازی خود دلها را پر کن و با نگاهی فریبنده دلها را بشکن. هیچکس دیگر رویی برای صحبت با تو ندارد.
هوش مصنوعی: اگر در آشفتگی شهر به دنبال وصل و اتحاد باشی، باید راه خونریزی مردم را ببندی و در عوض، گره مویت را باز کنی.
هوش مصنوعی: اکنون مجیر و شهری در پی تو هستند، پس با این که تو با دشمن کینهتوز خود چه نگرانیای داری؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی آفتاب رویت روزم بود چو مویت
با زلف مشک بویت باشد شبم چو رویت
حسن هزار لیلی عشق هزار مجنون
داری وزان زیادت دارم به خاک کویت
یک سلسله ز مویت دیوانه را تمام است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.