فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود
بکارند و ورزند و خود بدروند
به گاه خورش سرزنش نشنوند
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۲
دگر بهره تا بر در دژ شوند
ز پیکار و خون ریختن نغنوند
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۱
که دیوانگان این سخن بشنوند
بدین خام گفتار تو نگروند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۱۴
ز رای و ز دانش به یکسو شوند
همان پند دانندگان نشنوند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۹
که نزدیک او فیلسوفان بوند
بدان کوش تا یاوهای نشنوند
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
در آنجا به نخجیر گوران شوند
چه حاجت کزین جا به توران روند
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - مدح ابوالفضایل
چه عجب گر زنانش فتنه شوند
از پس او به شهرها بروند
خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۶
آنها که کهن شدند و اینها که نواند
هر کس به مراد خویش یک تک بدوند
این کهنهجهان به کس نماند باقی
رفتند و رویم دیگر آیند و روند
خیام » رباعیات خیام به پژوهش سیدعلی میرافضلی » رباعیات اصیل » شمارهٔ ۷
آنها که کهن بُوَند و آنها که نُوَند
هر یک به مرادِ خویش لَختی بدوَند
این سفلهْجهان به کس نمانَد باقی
رفتند و رویم و دیگر آیند و روَند
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۵۲ - آمدن مضراب دیو به خیمه شهریار و بردن دلارام گوید
که در راه هر یک چو شیر نوند
نبرده سوار دلیران بوند
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۲۹ - رسیدن اسکندر به پیغمبری
گر آن کورچشمان به من نگروند
ز کری سخنهای من نشنوند
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۳ - داستان دو حکیم متنازع
حق دو نشاید، که یکی بشنوند
سر دو نباید، که یکی بدروند
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۵ - داستان جمشید با خاصگی محرم
تا چو بنفشه نفست نشنوند
هم به زبان تو سرت ندروند
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۰ - جواب گفتن منصور سلطان بایزید را قدس سره
چو من جزوم در اینجا جمله جزوند
چو من جانم در اینجاجمله عضوند
عطار » اشترنامه » بخش ۴ - برآمدن بر منبر وحدت از راه دل
هر زمان در منزلی دیگر شوند
در طلب حیران درین ره میروند
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
تا چرا بر دین من مینگروند
این سخنهای خدائی نشنوند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۹ - در بیان این خبر کی انهن یغلبن العاقل و یغلبهن الجاهل
باز بر زن جاهلان چیره شوند
زانک ایشان تند و بس خیره روند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۰ - بقیهٔ قصه زید در جواب رسول صلی الله علیه و سلم
هم باومیدی مشرف میشوند
چند روزی در رکابش میدوند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۰ - اعتماد کردن بر تملق و وفای خرس
بانگ مظلومان ز هرجا بشنوند
آن طرف چون رحمت حق میدوند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۵ - طعن زدن بیگانه در شیخ و جواب گفتن مرید شیخ او را
ماهیان سوزنگر دلقش شوند
سوزنان را رشتهها تابع بوند