مغنی سحرگاه بر بانگ رود
به یادآور آن پهلوانی سرود
نشاط غنا در من آور پدید
فراغت دهم زانچه نتوان شنید
همان فیلسوف مهندس نهاد
ز تاریخ روم این چنین کرد یاد
که چون پیشوای بلند اختران
سکندر جهاندار صاحب قران
ز تعلیم دانش به جایی رسید
که دادش خرد بر گشایش کلید
بسی رخنه را بستن آغاز کرد
بسی بستهها را گره باز کرد
به دانستن علمهای نهان
تمامی جز او را نبود از جهان
چو برزد همه علمها را رقوم
چه با اهل یونان چه با اهل روم
گذشت از رصد بندی اختران
نبود آنچه مقصود بودش در آن
سریرش که تاج از تباهی رهاند
عمامه به تاج الهی رساند
نزد دیگر از آفرینش نفس
جهان آفرین را طلب کرد و بس
در آن کشف کوشید کز روی راز
براندازد این هفت کحلی طراز
چنان بیند آن دیدنی را که هست
به دست آرد آنرا که ناید به دست
در این وعده میکرد شبها بهروز
شبی طالعش گشت گیتی فروز
سروش آمد از حضرت ایزدی
خبر دادش از خود در آن بیخودی
سروش درفشان چو تابنده هور
ز وسواس دیو فریبنده دور
نهفته بدان گوهر تابناک
رسانید وحی از خداوند پاک
چنین گفت کافزونتر از کوه و رود
جهان آفرینت رساند درود
برون زانکه داد او جهانبانیات
به پیغمبری داشت ارزانیات
به فرمانبری چون تویی شهریار
چنین است فرمان پروردگار
که برداری آرام از آرامگاه
در این داوری سر نپیچی ز راه
برآیی به گرد جهان چون سپهر
درآری سر وحشیان را به مهر
کنی خلق را دعوت از راه بد
به دارندهٔ دولت و دین خود
بنا نو کنی این کهن طاق را
ز غفلت فروشویی آفاق را
رهایی جهان را ز بیداد دیو
گرایش نمایی به کیهان خدیو
سر خفتگان را براری ز خواب
ز روی خرد برگشایی نقاب
تویی گنج رحمت ز یزدان پاک
فرستاده بر بینصیبان خاک
تکاپوی کن گرد پرگار دهر
که تا خاکیان از تو یابند بهر
چو بر ملک این عالمت دست هست
به ار ملک آن عالم آری به دست
در این داوری کاوری راه پیش
رضای خدا بین نه آزرم خویش
به بخشایش جانور کن بسیچ
به ناجانور بر مبخشای هیچ
گر از جانور نیز یابی گزند
زمانش مده یا بکش یا ببند
سکندر بدان روی بسته سروش
چنین گفت کای هاتف تیزهوش
چو فرمان چنین آمد از کردگار
که بیرون زنم نوبتی زین حصار
ز مشرق به مغرب شبیخون کنم
خمار از سر خلق بیرون کنم
به هرمرز اگر خود شوم مرزبان
چه گویم ؟ چو کس را ندانم زبان
چه دانم ؟ که ایشان چه گویند نیز
وز اینم بتر هست بسیار چیز
یکی آنکه در لشگرم وقت پاس
ز دژخیم ترسم که آید هراس
دگر آنکه بر قصد چندین گروه
سپه چون کشم در بیابان و کوه ؟
گروهی فراوانتر از خاک و آب
چگونه کنم هر یکی را عذاب ؟
گر آن کورچشمان به من نگروند
ز کری سخنهای من نشنوند
در آن جای بیگانه از خشک و تر
چه درمان کنم خاصه با کور و کر ؟
وگر دعوی آرم به پیغمبری
چه حجت کند خلق را رهبری ؟
چه معجز بوَد در سخن یاورم ؟
که دارند بینندگان باورم
در آموز اول به من رسم و راه
پس آنگه ز من راه رفتن بخواه
بر آمودگانی چو دریا به در
سر و مغزی از خویشتن گشته پر
چگونه توان داد پا لغزشان
که آن کبر کم گردد از مغزشان
سروش سرایندهٔ کار ساز
جواب سکندر چنین داد باز
که حکم تو بر چار حد جهان
روند است بر آشکار و نهان
به مغرب گروهی است صحرا خرام
مناسک رها کرده ناسک به نام
به مشرق گروهی فرشته سرشت
که جز منسکش نام نتوان نوشت
گروهی چو دریا جنوبی گرای
که بودست هابیلشان رهنمای
گروهی شمالیست اقلیمشان
که قابیل خوانی ز تعظیمشان
چو تو بارگی سوی راه آوری
گذر بر سپید و سیاه آوری
ز ناسک به منسک در آری سپاه
ز هابیل یابی به قابیل راه
همه پیش حکمت مسخر شوند
وگر سرکشند از تو در سر شوند
ندارد کس از سرکشان پای تو
نگیرد کسی در جهان جای تو
تو آن شب چراغی به نیک اختری
شبافروز چون ماه و چون مشتری
که هر جا که تابی به اوج بلند
گشایی ز گنجینهها قفل و بند
چنان کن که چون سر به راه آوری
به دارندهٔ خود پناه آوری
به هر جا که موکب درآری به راه
کنی داور داوران را پناه
نیارد جهان آفتی بر سرت
گزندی نه بر تو نه بر لشگرت
وگر زانکه در رهگذرهای نو
کسی بایدت پس رو و پیش رو
به هر جا گرایش کند جان تو
بود نور و ظلمت به فرمان تو
بود نورت از پیش و ظلمت ز پس
تو بینی نبیند تو را هیچکس
کسی کاو نباشد ز عهد تو دور
از آن روشنایی بدو بخش نور
کسی کاورد با تو در سر خمار
بر او ظلمت خویش را برگمار
بدان تا چو سایه در آن تیرگی
فرو میرد از خواری و خیرگی
دگر چون عنان سوی راه آوری
به کشور گشودن سپاه آوری
به هر طایفه کاوری روی خویش
لغتهای بیگانت آرند پیش
به الهام یاری ده رهنمون
لغتهای هر قومی آری برون
زبان دان شوی در همه کشوری
نپوشد سخن بر تو از هر دری
تو نیز آنچه گویی به رومی زبان
بداند نیوشنده بی ترجمان
به برهان این معجز ایزدی
تو نیکی و یابد مخالف بدی
چو شه دید کان گفت بیغاره نیست
ز فرمانبری بنده را چاره نیست
پذیرفت از آرندهٔ آن پیام
که هست او خداوند و ما بنده نام
وز آنروز غافل نبود از بسیچ
جز آن شغل در دل نیاورد هیچ
ز شغل دگر دست کوتاه کرد
به عزم سفر توشه راه کرد
برون زانکه پیغام فرخ سروش
خبرهای نصرت رساندش به گوش
ز هر دانشی چارهای جست باز
که فرخ بود مردم چاره ساز
سگالشگریهای خاطر پسند
که از رهروان باز دارد گزند
بجز سفر اعظم که در بخردی
نشانی بد از مایهٔ ایزدی
سه فرهنگ نامه ز فرخ دبیر
به مشک سیه نقش زد بر حریر
ارسطو نخستین ورق در نوشت
خبر دادش از گوهر خوب و زشت
فلاطون دگر نامه را نقش بست
ز هر دانشی کامد او را به دست
سوم درج را کرد سقراط بند
ز هر جوهری کان بود دلپسند
چو گشت این سه فهرست پرداخته
سخنهای با یکدگر ساخته
شه آن نامهها را همه مهر کرد
بپیچید و بنهاد در یک نورد
چو هنگام حاجت رسیدی فراز
به آن درجها دست کردی دراز
ز گنجینهٔ هر ورق پارهای
طلب کردی آن شغل را چارهای
چو عاجز شدی رایش از داوری
ز فیض خدا خواستی یاوری
نشست اولین روز بر تخت عاج
به تارک برآورده پیروزه تاج
چنان داد فرمان به فرخ وزیر
که پیش آورد کلک فرمان پذیر
نویسد یکی نامهٔ سودمند
بتابید فرهنگ و رای بلند
مسلسل به اندرزهای بزرگ
کزو سازگاری کند میش و گرگ
برون شد وزیر از بر شهریار
ز شه گفته را گشت پذرفتگار
خرد را به تدبیر شد رهنمون
بدان تا ز کان گوهر آرد برون
سر کلک را چون زبان تیز کرد
به کاغذ بر از نی شکرریز کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر از صدای مغنی در سحرگاه یاد میکند و از سکندر، پهلوان بزرگ تاریخ روم و خرد او که در کسب علم و دانش به مقام بلندی رسید، سخن میگوید. او به سکندر وحیای از سوی خداوند میرسد که به او دستور میدهد تا از آرامگاه خود بیرون بیاید و به گسترش عدل و دین بپردازد. سروش، فرشتهای که پیام خداوند را به سکندر میآورد، او را میهدایت میکند تا انسانها را از گمراهی نجات دهد و به راه راست دعوت کند. در ادامه، سکندر به چالشهایی میاندیشد که ممکن است در مسیر رهبری خود با آنها مواجه شود و نسبت به خطرات آن نگران است. در نهایت، او بهپیروی از دروس حکمت و رحمت خداوند، به سفر بزرگ و مسؤولیتهایش در جهان توجه میکند و از مشاوره و علم دیگران نیز بهره میبرد. این شعر، تأکید بر خرد، علم، رهبری و مسئولیت اجتماعی سکندر دارد.
هوش مصنوعی: خواننده در اوایل صبح، در کنار صدای رود به یاد آن پهلوانی که نامش را سرداده، آواز میخواند.
هوش مصنوعی: با شادی و سروری بیفزا که من از هر چیزی که نمیتوان شنید، خود را رها میکنم.
هوش مصنوعی: این فیلسوف و مهندس که از تاریخ روم الهام گرفته، به این شکل به یادگار مانده است.
هوش مصنوعی: به عنوان یک رهبر بزرگ و با کمالات، سکندر، که به عنوان یک مرد بزرگ جهانی و دارای ویژگی هایی چون شایستگی و عظمت شناخته میشود، در نظر گرفته میشود.
هوش مصنوعی: به واسطهی یادگیری و دانش، به مرحلهای رسید که عقلش قادر شد راهحل مسائل را پیدا کند.
هوش مصنوعی: او شروع به بستن راههای نفوذ کرد و در عین حال به گشودن گرههای زیادی که بسته بودند، پرداخت.
هوش مصنوعی: هیچکس در این عالم نمیتواند به تمامی دانشهای پنهان دست یابد، جز او که به تمام این علوم آگاه است.
هوش مصنوعی: زمانی که همهی دانشها و علمها را بررسی و مقایسه کردیم، چه با مردم یونان و چه با مردم روم.
هوش مصنوعی: دنبال کار نجومی و رصد کردن ستارهها بود، اما آنچه که میخواست، در آنجا پیدا نمیشد.
هوش مصنوعی: کسی که با نجات از فساد و تباهی، مقام و جایگاه خود را به دست آورد، در نهایت به مقام والای الهی نیز خواهد رسید.
هوش مصنوعی: در نزد دیگران، تنها از خالق جهان درخواست کرد و بس.
هوش مصنوعی: در آن جستجو تلاش کرد تا این هفت خط تیره را که نشانهی راز و رمز است، کنار بزند و آنان را نمایان کند.
هوش مصنوعی: کسی که چیزی را میبیند، به گونهای آن را درک میکند که بتواند آن را به دست آورد، حتی اگر آن چیز قابل دستیابی نباشد.
هوش مصنوعی: در این وعده، او شبها به روز میگفت که ستارهاش در دنیا درخشان خواهد شد.
هوش مصنوعی: فرشتهای از جانب خداوند آمده و به او خبری داد که او را در حالتی از بیخود بودن قرار داد.
هوش مصنوعی: صدای دلنشین همچون نور خورشید، از افکار و وسوسههای شیطانی به دور است.
هوش مصنوعی: وحی از خداوند پاک، گوهر درخشانی را به ما رسانده که در دل پنهان است.
هوش مصنوعی: او گفت که خداوندی که جهان را آفریده، سلام و درود فراوانتری از کوه و رود به تو میفرستد.
هوش مصنوعی: از آنجا که خداوند به پیامبری، رهبری و هدایت جهان را به تو داده است، لازم است که قدردان این نعمت باشی.
هوش مصنوعی: فرمان خداوند درباره کسی چون تو، ای پادشاه، همین است که باید از او فرمانبری کنی.
هوش مصنوعی: اگر به آرامش برخوردی از مکانی که متعلق به آرامش است، در این قضاوت، سَرت را از مسیر خارج نکن.
هوش مصنوعی: وقتی تو به دور دنیا مینگری، مانند آسمان بر خود میبالایی و عشق را در دل وحشیان ایجاد میکنی.
هوش مصنوعی: شما مردم را به وسیلهٔ قدرت و دین خود به سوی راه نادرستی دعوت میکنید.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی بیانگر این است که باید برای ساختن و نوسازی یک بنای قدیمی و زیبنده، از خواب و بیتوجهی بیرون بیاییم و آسمان و زمین را از غفلت دور کنیم. به عبارت دیگر، باید بیدار شویم و توجه بیشتری به اطراف و زمان خود داشته باشیم تا بتوانیم تغییرات مثبت و سازنده ایجاد کنیم.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی دنیا را از ظلم و ستم دور کنی و آن را آزاد ببینی، باید به سوی خداوند بزرگ و واقعی نگاه کنی.
هوش مصنوعی: افرادی که در خواب غفلت به سر میبرند را بیدار کن و با درایت و دانایی، پرده از چهره حقیقت بردار.
هوش مصنوعی: تو گنجینهای از رحمتهای خداوندی هستی که بهعنوان نعمت بر کسانی که بهرهمند نیستند از زمین نازل شدهای.
هوش مصنوعی: سعی کن در زندگی و زمانه خود تلاش و کوشش کنی تا مردم عادی از دستاوردها و تلاشهای تو بهرهمند شوند.
هوش مصنوعی: وقتی که تو بر زمین و دنیای اینجا تسلط و قدرت داری، میتوانی بر دنیای دیگر نیز تسلط پیدا کنی.
هوش مصنوعی: در این قضاوت، خود را کنار بگذار و رضایت خدا را در نظر بگیر، حتی اگر برایت سخت باشد.
هوش مصنوعی: به دور از دلسوزی و بخشش، هر کار بدی را که انجام شده، نباید نادیده گرفت و به راحتی از سر گذراند، زیرا ممکن است عواقب جدی به دنبال داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر از جانوری آسیبی ببینی، فرصتی را که برایش فراهم شده هدر نده؛ یا آن را بکش یا مهارش کن.
هوش مصنوعی: سکندر به آن صورت زیبا به پیامآور دانا گفت: "ای فرستاده باهوش، به من گوش دهید."
هوش مصنوعی: وقتی که از جانب خداوند این دستور آمده که من باید به طور دورهای از این دیوار خارج شوم، تصمیم میگیرم این کار را انجام دهم.
هوش مصنوعی: من از سمت مشرق تا مغرب حمله میکنم و حالتی سرخوش و شاداب را از سر مردم بیرون میآورم.
هوش مصنوعی: اگر به هر سرزمینی که بروم نگهبان آنجا شوم، چه باید بگویم؟ وقتی که زبان کسی را نمیشناسم.
هوش مصنوعی: نمیدانم آنها چه میگویند، اما این موضوع فراتر از آن است که من فکر میکنم.
هوش مصنوعی: یکی از آنها که در سپاه من است، زمانی که به پاسبانی مشغول است، از ترس آن دژخیم میترسم که ناگهان به ما حمله کند.
هوش مصنوعی: سوال این است که چگونه میتوان در برابر چندین گروه که در بیابان و کوهها به قصد جنگ آمدهاند، اقدام کرد؟
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم هر یک از افرادی که تعدادشان بیشتر از خاک و آب است را عذاب دهم؟
هوش مصنوعی: اگر آن کسانی که بینایی ندارند به من نگاه کنند، بخاطر بیاعتنایی به من، سخنانم را نمیشنوند.
هوش مصنوعی: در جایی که هیچ چیز برای آرامش وجود ندارد و همه چیز سرد و بیروح است، نمیتوانم به کسی که نه میبیند و نه میشنود کمک کنم، بهخصوص که خودم هم در چنین وضعیت دشواری قرار دارم.
هوش مصنوعی: اگر من ادعای پیامبری کنم، چه دلیلی میتواند مردم را رهبری کند؟
هوش مصنوعی: سخنان من چه قدرتی دارد که حمایتکنندگان من را متقاعد میکند؟ چرا که کسانی که به من گوش میدهند، به صحبتهایم ایمان دارند.
هوش مصنوعی: اولین گام را به من یاد بده و راه و روش را نشانم بده، سپس از من بخواه که راه بروم و حرکت کنم.
هوش مصنوعی: مانند دریا به افرادی با تجربه و دانا راه بده و خودت را از آنها پر کن.
هوش مصنوعی: چطور میتوان اجازه داد که قدمهایشان بلغزد، وقتی که خُودبزرگبینیشان از ذهنشان کمتر نمیشود؟
هوش مصنوعی: داستانی در مورد سروش (پیام آور) که به سکندر پاسخ میدهد. به سکندر میگوید که کارهایی که انجام میدهد و مسئولیتهایی که بر عهدهاش است، دارای اهمیت و معنی خاصی هستند. در واقع، سروش به او یادآوری میکند که هر کسی در زندگیاش نقش و مسئولیتهای خاصی دارد که باید به آنها توجه کند.
هوش مصنوعی: حکم و فرمان تو بر تمامی چهار جهت و ابعاد جهان جاری است، چه در ظاهر و چه در باطن.
هوش مصنوعی: در غرب عدهای از عابدان وجود دارند که مناسک و rituals خود را رها کرده و به پیادهروی در صحرا مشغول شدهاند.
هوش مصنوعی: در مشرق، گروهی از انسانها وجود دارند که فرشتهوار و نیکو خلق هستند و نمیتوان به سادگی نامی بر آنان گذاشت.
هوش مصنوعی: گروهی مانند دریا به سمت جنوب حرکت میکنند، زیرا هابیل برای آنها راهنماست.
هوش مصنوعی: گروهی از مردم شمال وجود دارند که به خاطر احترام و ارادتشان به قابیل، به این نام شناخته میشوند.
هوش مصنوعی: زمانی که تو با شتاب به سمت راه میآیی، بر راههای روشن و تاریک عبور میکنی.
هوش مصنوعی: از یک نقطه به نقطهای دیگر نیرو میفرستی، و از داستان هابیل و قابیل میتوانی درک کنی که کدام مسیر را باید انتخاب کنی.
هوش مصنوعی: همه در برابر حکمت تسلیم میشوند و اگر هم سرکشی کنند، در نهایت به تو وادار میشوند.
هوش مصنوعی: هیچکس در جهان وجود ندارد که به پای تو بیفتد و به تو نزدیک شود.
هوش مصنوعی: تو در آن شب مانند چراغی هستی که با نور خوب و درخشانش، مانند ماه و سیاره مشتری، روشنی بخشیدهای.
هوش مصنوعی: هر جا که خود را به اوج و بلندی برسانی، قفل و زنجیرهای گنجینهها را میگشایی.
هوش مصنوعی: چنان باش که وقتی وارد مسیر زندگی میشوی، به کسی که تو را ساخته و هدایت کرده است، تکیه کنی و از او کمک بگیری.
هوش مصنوعی: هر کجا که قدم بگذاری و راه خود را آغاز کنی، بیشک خداوند، حامی و پشتیبان تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: هیچ آسیبی از سوی عالم به تو و سپاهت نمیرسد.
هوش مصنوعی: اگر در مسیرهای جدید کسی نیاز دارد که تو را از راهت برگرداند یا به جلو هدایت کند، باید به او توجه کنی.
هوش مصنوعی: هر جا که روح تو بخواهد، نور و تاریکی تحت کنترل تو هستند.
هوش مصنوعی: نور تو از جلو پیش رویت است و تاریکی از پشت سرت، هیچ کس نمیتواند تو را ببیند.
هوش مصنوعی: اگر کسی از زمان تو دور باشد، به او آن روشنی را که داری، بده.
هوش مصنوعی: اگر کسی در حال نشئگی و سرخوشی با تو باشد، بر او سایه تاریکی و غم خودت را نابلد نکن.
هوش مصنوعی: بدان که در تاریکی و سختی، مانند سایه، انسان باید از ترس و شرم فرو برود و تسلیم نشود.
هوش مصنوعی: وقتی که به سوی راه دیگری میروی، باید با همراهی دیگران برای فتح و گشایش سرزمین جدیدی قدم برداری.
هوش مصنوعی: هر گروهی برای نمایش هویت خود، کلمات ناآشنا و بیگانه به کار میبرد.
هوش مصنوعی: به من کمک کن تا از الهام و راهنمایی استفاده کنم و زبان و کلمات هر قوم را از درون بیرون بیاورم.
هوش مصنوعی: اگر زبانی را خوب آموخته باشی، در هر کجای دنیا که بروی، دیگران نمیتوانند از تو پنهانی صحبت کنند و سخنی را به یکدیگر برسانند.
هوش مصنوعی: آنچه تو میگویی، برای کسی که به زبان رومی آشنا نیست، قابل درک نیست و نیاز به ترجمه دارد.
هوش مصنوعی: به دلیل وجود این نشانههای الهی، تو نیکو هستی و بدی در مقابل تو نمیتواند وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: وقتی پادشاه مشاهده کرد که هیچ راهی برای نجات از فرمانبرداری او وجود ندارد، فهمید که برای رعیت چارهای نیست.
هوش مصنوعی: پیام را از فرستندهاش پذیرفت که او خداوند است و ما بندگان او هستیم.
هوش مصنوعی: از آن روز به بعد، از هیچ چیز جز آن کار به دلش نیفتاد و غافل نشد.
هوش مصنوعی: شغل و کار خود را رها کرد و برای سفر آماده شد.
هوش مصنوعی: خارج از آن، پیام خوشحال کنندهای از سوی فرشتهای به او رسید که خبرهای پیروزی را به او انتقال داد.
هوش مصنوعی: از هر دانشی به دنبال راه حلی گشتیم، زیرا کسی که خوشبخت و نیکوکار باشد، میتواند به دیگران کمک کند.
هوش مصنوعی: سگهای نگهبان که به خاطر زیباییهای خود، از راه رفتن و سفر کردن جلوگیری میکنند و مانع از آزار و آسیب به رهگذران میشوند.
هوش مصنوعی: غیر از سفر بزرگ که نشانهای از خرد و فهم عمیق در وجود الهی است، چیز دیگری وجود ندارد که بتواند به ما یاد دهد.
هوش مصنوعی: سه فرهنگنامه از فرخ دبیر با دقت و زیبایی بر روی پارچهای سیاه با رنگ مشکی نوشته شده است.
هوش مصنوعی: آریستوتل در اولین صفحهای که نوشته، از ویژگیهای نیک و بد خبر میدهد.
هوش مصنوعی: فلاطون دوباره کتابی نوشت و از هر دانشی بهرهمند شد و این دانشها را در اختیار خود گرفت.
هوش مصنوعی: سقراط سومین مرحله را به این شکل انجام داد که از هر چیزی که به دل انسان خوش میآید و پسندیده است، قید و بندهایی ایجاد کرد.
هوش مصنوعی: زمانی که این سه فهرست آماده شدند، سخنانی که با یکدیگر ترکیب شدهاند، شکل گرفتند.
هوش مصنوعی: پادشاه همه نامهها را با مهر خود تأیید کرد و آنها را به طور مرتب درون یک لوله قرار داد.
هوش مصنوعی: وقتی به زمانی رسیدی که نیاز به کمک یا خواستهای داشتی، باید با دستانی پرقدرت و مصمم به سمت آن هدف بروی و تلاش کنی.
هوش مصنوعی: به دنبال اطلاعاتی از هر گوشهی دنیا بودی، اما برای آن کار به راه حل مناسب نیاز داری.
هوش مصنوعی: زمانی که از قضاوت و رای خود ناتوان شدی، از لطف و رحمت خداوند یاری خواستی.
هوش مصنوعی: در روز اولی که روی تختی خوب و باشکوه نشسته، تاج پیروزی را بر سر گذاشته است.
هوش مصنوعی: به گونهای به فرخ وزیر دستور داد که قلم حاکمیت را به سمت او آورد.
هوش مصنوعی: یک نفر نامهای ارزشمند مینویسد که فرهنگ و عقل بلند را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: میش و گرگ به آموختن و پذیرش نصیحتهای مهمی که به آنها کمک میکند، مشغولاند.
هوش مصنوعی: وزیر از نزد پادشاه خارج شد و از سوی شاه، کلامی به او رسید که مورد پذیرش و قبول قرار گرفت.
هوش مصنوعی: عقل و درایت را به راهنمایی هدایت کن تا از دل این معدن، گوهری ارزشمند بیرون بیاوری.
هوش مصنوعی: وقتی قلم به دست میگیری و با دقت و نازکی مینویسی، کلمات شیرینی همچون شکر بر روی کاغذ جاری میشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.