گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۳

 

بدو گفت کز دل خرد دور کن

چو رزم آورد پاسخش سور کن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۶

 

همانگه سرش را ز تن دور کن

ازو کرگسان را یکی سور کن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۴ - سخن دقیقی

 

مر آن پیر ناپاک را دور کن

بر آیین ما بر یکی سور کن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۹

 

چو ایمن شدی مرگ را دور کن

به ایوان شاهی یکی سور کن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۷

 

ز سرکینه وجنگ را دورکن

بخوبی منش بریکی سورکن

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۹

 

ز گیتی ستمکاره را دور کن

ز بیمش همه ساله رنجور کن

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۹ - نشستن گرشاسب بر تخت کابل

 

چو نخچیر کردی کنون سور کن

به می ماندگی از تنت دور کن

اسدی توسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳ - اندر شکار رفتن فرامرز با بانو گشسب

 

ولیکن تو دل را زغم دور کن

به مرگ سپهدارشان سور کن

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۷ - منهاج العارفین و معراج العاشقین

 

ترک این هستی مزور کن

دل به نور یقین منور کن

سنایی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را

 

بیا ساقی از من مرا دور کن

جهان از می‌لعل پر نور کن

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲ - (مناجات اول) در سیاست و قهر یزدان

 

ظلمتیان را بُنه بی‌نور کن

جوهریان را ز عَرَض دور کن

نظامی
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را

 

غیر حقّ را از دل خود دور کن

باطن از ذکر خدا معمور کن

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۳ - شرحی از حکایت سلطان محمود با شیخ لقمان سرخسی

 

پرده‌ها را اول از خود دور کن

و آنگهی برخیز و ره پر نور کن

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

از لقای خود دلم پر نور کن

وز عزازیل لعینم دور کن

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۶ - حكایت ابراهیم علیه السلام

 

زود ناقورت ز صورت دور کن

آنگهی آئینه دل نور کن

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۰

 

آفتابا بار دیگر خانه را پرنور کن

دوستان را شاد گردان دشمنان را کور کن

از پس کوهی برآ و سنگ‌ها را لعل ساز

بار دیگر غوره‌ها را پخته و انگور کن

آفتابا بار دیگر باغ را سرسبز کن

[...]

مولانا
 
 
۱
۲
۳