جز آن هر چه گویی تو پاسخ دهم

به دیدار تو رای فرخ نهم

بدین روی دژدار بد گژدهم

دلیران بیدار با او بهم

همی رفت و سهراب با او به هم

بیامد به درگاه دژ گژدهم

نشستند گردان به پیشم به هم

چو خواندیم آن نامهٔ گژدهم

بزرگان برفتند با او بهم

چو طوس و چو گودرز و چون گستهم

بگفتم که چندین برین بر نهم

همه نیکویها به دختر دهم

من آگاهی از فر یزدان دهم

هم از راز چرخ بلند آگهم

من این پادشاهی مر او را دهم

برین بر سرش بر سپاسی نهم

سپه را همه پیش رفتن دهم

ورا خسروی تاج بر سر نهم

به مردی نباید کسی همرهم

اگر جان ستانم وگر جان دهم

که بی‌کام او تاج بر سر نهم

همه کشور ایرانیان را دهم

که ایرانیان را به کشتن دهم

خود اندر جهان تاج بر سر نهم

چو فردا بیایی تو پاسخ دهم

به بر گشتنت رای فرخ نهم

ورا من بدین زود پاسخ دهم

یکی شاه را رای فرخ نهم

ز مادر نبیرهٔ شمیران شهم

ز هر گوهری با خرد همرهم

یکی اسپ پرمایه تاوان دهم

مبادا که بر وی سپاسی نهم

بدو کفشگر گفت من این دهم

سپاسی ز گنجور بر سر نهم

سخن هرچ او گفت پاسخ دهم

بدین آرزو رای فرخ نهم

ز گیتی یکی گوشه او را دهم

سپاسی ز دادن بدو برنهم

سخن هرچ گفتی تو پاسخ دهم

تو را اندرین رای فرخ نهم