تو تا زنده ای یار یکرنگ باش

به مردانگی از در جنگ باش

پس مجو پیشی ازین سر لنگ باش

وقت وا گشتن تو پیش آهنگ باش

نگویم که غمگین و دلتنگ باش

گران جان مجلس چو خرسنگ باش

با کسان در صلح و با خود دایما در جنگ باش

هیچکار از بیغمی نگشایدت دلتنگ باش

طاعت و عشرت نگردد جمع با هم ای عزیز

گر مرید پیر راهی یکدل و یکرنگ باش

پادشاهی مانع فقر و نقیض عشق نیست

[...]

بیا با حریفان هم آهنگ باش

بکن صلح و با خویش در جنگ باش

تا توانی در ترازوی هوس بی سنگ باش

چون گل آزادگی بیزار از آب و رنگ باش

حسن اگر در دیده چون نازت دهد جا پا منه

خوش نشین ناله‌های زار چون آهنگ باش

چون خزان آید در دل چون گل از شش سوگشای

[...]

بادهٔ گل‌رنگ شو یا شیشهٔ بی‌رنگ باش

بوی خون می‌آید از نیرنگ، بی‌نیرنگ باش

چند در نیرنگ‌سازی روزگارت بگذرد؟!

شبنم بی‌رنگ شو، با خار و گل هم‌رنگ باش

در حریم عشق و بزم حُسن تا راهت دهند

[...]

با خلق آشتی کن وبا خود به جنگ باش

فیروز جنگ معرکه نام وننگ باش

انجام بت پرست بود به ز خود پرست

در قید خود مباش وبه قید فرنگ باش

خلق وسیع و رزق به یک کس نمی دهند

[...]

عشق خواهی، خنده را بر لب کش و دلتنگ باش

آشتی کن با غم و با عافیت در جنگ باش

دشمن خود باش، اما دوست شو با دیگران

بر سر یاران گل و بر شیشه خود سنگ باش

عشق خواهی، بی شکستی کی شود کارت درست

[...]

ای دل مطیع آن بت مژگان فرنگ باش

با ساکنان کعبه مهیای جنگ باش

بر روی منعمان غضب آلوده کن نگاه

با این گروه ناخن شیر و پلنگ باش

دامی که در محیط حوادث فگنده یی

[...]

با اهل جاه ناخن زاغ و پلنگ باش

در کام شیر اره پشت نهنگ باش

در مجلسی که نیست مروت درو مرو

در شیشه یی که نیست در او باده سنگ باش

همخانگی به صورت دیوار پیشه کن

[...]

ای دره تو غیرت ارتنگ باش

رشک صد کشمیر و هفتصد پنگ باش

برو طالب صلح یا جنگ باش

نفاق از دورنگی است یکرنگ باش