تهمتن اگر تاج کاووس برد
به پیشش دو صدره زمین بوس برد
که رسم است مر بنده را از گناه
تمسک به بخشایش پادشاه
تو در عهد سلطان فیروز بخت
خداوند دیهیم و دارای تخت
که کس نان خود خورد نارد زبیم
تو سالوسک زرق دیدن مقیم
به شش قبضه پولادمیل تفنگ
به نه ذرع عمامه سبز رنگ
به تبدیل آقا و سید دو جا
بری صرفه از دفتر پادشا
ازین جرم یک ره پشیمان نه ای
وزین جمع بندی پریشان نه ای
خراج ولایت خوری تا به زرق
متاع کسان تا کنی زیب دلق
گهی سید و گاه آقا شوی
گهی راه زن، گاه ملا شوی
گهی تیغ گیری و گاهی عصا
گهی درع پوشی و گاهی ردا
گهی سبحه گیری به کف گاه جام
گهی طالب ننگی و گاه نام
گهی شیخ گردی، گهی می فروش
گهی زاهد و گاه پیمانه نوش
گهی خود و گه شال بر سر زنی
گهی کاغذ و گاه خنجر زنی
گهی نیزه بر دست و گاهی قلم
گهی جبه بر دوش و گاهی علم
گهت جای بر پایه منبر است
گهت پای بر رخش جنگ آور است
رجز خوان گهی و گهی خطبه گوی
گهی طالب صلح و گه جنگجوی
گهی زخمه بر ساز ماتم زنی
گهی نغمه از زیر و از بم زنی
گهی ذاکر شاه خونین کفن
ز ظلمت گهی عالمی نوحه زن
بهر لحظه نیرنگ دیگر کنی
به سالوس افسانه ای سر کنی
مهیا کنی صلح و جنگ دگر
خوری مال مردم به رنگ دگر
زهی خلق و خوی فسونساز تو
که کس مطلع نیست بر راز تو
اگر سیدی آهنین جامه چیست
وگر رهزن این سبز عمامه چیست
برو طالب صلح یا جنگ باش
نفاق از دورنگی است یکرنگ باش
تهمتن ترا نیست هم برز و یال
به این مکر و فن نیست دستان زال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گویا شخصی به نام تهمتن به خاطر کجرویهایش و تظاهر به صفات مختلف مورد نکوهش قرار میگیرد. شاعر به او یادآوری میکند که در زمان حاکمیت سلطان فیروز، او چگونه از گناه خود پشیمان نشده و به قضاوتهای نادرست خود ادامه میدهد. تهمتن به تقلید از دیگران و نفاق در رفتار خود متهم است؛ او در یک لحظه سیدی بزرگ و در لحظهای دیگر راهزنی عادی است. با تغییر مداوم ظاهر و نقشهای خود در جامعه، همواره در پی منافع شخصی است و به درستی شناخته نمیشود. شاعر در نهایت به او میگوید که به جای این نفاق و فریبکاریها باید یکرنگ و صادق باشد و بین صلح و جنگ انتخاب کند. تهمتن برز و یال واقعی را ندارد و با این نیرنگها نمیتواند خود را در برابر دستان زال قرار دهد.
هوش مصنوعی: اگر تهمتن (رستم) تاج کاووس را بیاورد، به خاطر احترام و ارادتش، دو بار زمین را میبوسد.
هوش مصنوعی: مرسوم است که بنده از گناهان خود به بخشش و لطف پادشاه چنگ بزند و به آن پناه ببرد.
هوش مصنوعی: تو در زمان پادشاهی سلطان فیروز، صاحب تاج و تخت و قدرت هستی.
هوش مصنوعی: هیچکس زخم و رنج خود را به دیگری نمیدهد، اما تو که ریاکاری و زرق و برق را میبینی، در اینجا سکون و آرامش را تجربه میکنی.
هوش مصنوعی: با شش لوله تفنگ از جنس فولاد و با یک عمامه سبز به طول نه ذرع.
هوش مصنوعی: وقتی به مقام و جایگاه افراد توجه کنیم، میتوانیم در دو موقعیت مختلف از احترام و حقایت آنها بهره ببریم و این موضوع باعث میشود که خیلی از مشکلات ما حل شود.
هوش مصنوعی: از این گناه هیچگونه پشیمانی ندارید و از این جمع خیالهای نامنظم نیز ناراحت نیستید.
هوش مصنوعی: به عنوان حاکم، مالیات دیگران را برداشته و از تجملات و زرق و برقهای آنها بهرهمند میشوی تا لباسهای خود را زیباتر کنی.
هوش مصنوعی: گاهی مقام والایی پیدا میکنی و گاهی خود را در جایگاه پایینتری میبینی، گاهی در نقش رهزن قرار میگیری و گاهی هم به عنوان عالم شناخته میشوی.
هوش مصنوعی: گاهی به دستت شمشیر میگیری و گاهی عصا. گاهی لباس جنگ به تن میکنی و گاهی لباس افتخار و احترام.
هوش مصنوعی: گاه انسان با ذکر و عبادت مشغول است، گاه به میگساری و نوشیدن مشغول میشود و گاه به دنبال شهرت و اعتبار میرود. هر زمانی حال و روحیهای متفاوت دارد.
هوش مصنوعی: گاهی به مقام و موقعیت بزرگی میرسی، گاهی به تجارت مشغول میشوی، گاهی نقش یک زاهد را به خود میگیری و گاهی هم به خوشگذرانی و نوشیدن میپردازی.
هوش مصنوعی: گاهی خودت را معرفی میکنی و گهگاه خود را در زیر شالی پنهان میکنی، گاهی به نوشتن و گاهی به انتقاد و تندی روی میآوری.
هوش مصنوعی: گاهی در میدان جنگ و با نیزه، و گاهی در مجالس علم و با قلم، و گاهی لباس رزم بر تن و گاهی علم و دانش در دستم.
هوش مصنوعی: گاه فرصتی برای نشستن و سخن گفتن دارید و گاه در میدان جنگ باید به صورت فعال شرکت کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در اینجا به توصیف یک شخصیت چندوجهی میپردازد که در مواقع مختلف از خود کارکردهای متفاوتی نشان میدهد. او گاهی جنگطلب است و گهگاهی دعاگو و طلبکننده صلح. این نشاندهنده تغییر حالات و رفتارهای فرد در موقعیتهای گوناگون است.
هوش مصنوعی: گاهی با نواختن ساز، به حزن و اندوه میپردازی و گاهی هم با آهنگی شاد و خوش، از صداهای مختلف استفاده میکنی.
هوش مصنوعی: گاهی کسی هست که به یاد و ستایش شاهی که در لباس خونین است، در دل شب یادآوری میکند و گاهی دیگران هستند که بر مصیبتها و ظلمها نوحهسرایی میکنند.
هوش مصنوعی: در هر لحظه ممکن است نقشه جدیدی بکشی و با فریب و ترفند، داستانی بسازی.
هوش مصنوعی: آمادهسازی برای صلح و جنگ را بر عهده داری و ثروت مردم را به شکل دیگری مصرف میکنی.
هوش مصنوعی: عجب رفتار و طرز و ویژگی جذبکنندهای داری که هیچکس از اسرار تو آگاه نیست.
هوش مصنوعی: اگر کسی که مقام و منزلتی دارد، لباس آهنی به تن کرده باشد، چه فرقی با دزد و راهزنی که لباسی سبز به سر دارد وجود دارد؟
هوش مصنوعی: به سمت صلح برو یا اگر میخواهی جنگ کن، اما بدان که نفاق نتیجه دو رنگی است؛ بنابراین باید یکرنگ و صادق باشی.
هوش مصنوعی: تهمتن به تو نمیرسد، نه در شجاعت و نه در فریب و مکر، دستان زال نیز در این زمینه به تو نزدیک نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.