ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۷
چونکه نکو ننگری جهان چون شد؟
خیر و صلاح از جهان جهان چون شد؟
هیچ دگرگون نشد جهان جهان
سیرت خلق جهان دگرگون شد
جسم تو فرزند طبع و گردون است
[...]
امیر معزی » ترکیبات » شمارهٔ ۳
زلفین تو پرحلقه و پربند و شکن شد
بند و شکن و حلقهٔ او توبه شکن شد
کارش همه فراشی و نقاشی بینم
فرّاش گل و لاله و نقاش سمن شد
آنکس که خبر یافت که مشک از ختن آرند
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹
در راه عشق هر دل کو خصم خویشتن شد
فارغ ز نیک و بد گشت ایمن ز ما و من شد
نی نی که نیست کس را جز نام عشق حاصل
کان دم که عشق آمد از ننگ تن به تن شد
در تافت روز اول یک ذره عشق از غیب
[...]
عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
شنود آن ناله و بیخویشتن شد
فرود آمد ز اُشتر سوی زن شد
عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
ز عشق روی او بیخویشتن شد
ز دردش پیرهن بر تن کفن شد
عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
چو گفت این قصّه و بی خویشتن شد
ازان زن آب دریا موج زن شد
عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۴) حکایت فخرالدین گرگانی و غلام سلطان
چنان جانش ز آتش موج زن شد
که جانش در سر آن سوختن شد
عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۶) حکایت جهاز فاطمه رضی الله عنها
فلک در خونِ مردان چرخ زن شد
زدلوش حلقِ مردان در رسن شد
عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۹) حکایت در ذمّ دنیا
ترا چون عیش دنیا راه زن شد
کجا در دین توانی بُت شکن شد
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
ز شوقت پیرهن بر من کفن شد
بگفت این وز خود بیخویشتن شد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
ز بس لشکر که با هم انجمن شد
چو دریا کوه آهن موجزن شد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
دلم از خویشتن بیخویشتن شد
همه کار دلم از دست من شد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
دل شه فتنهٔ آن هر دو تن شد
مگر با هر دو در یک پیرهن شد
عطار » مظهر » بخش ۵ - در تمثیل عیاران بغداد و خراسان فرماید
دگر گفتا خرک خود حقّ من شد
مثال جان که درمعنی بتن شد
عطار » مظهر » بخش ۵ - در تمثیل عیاران بغداد و خراسان فرماید
هر آنکس کو گرفتار بدن شد
درون چاه او بیخویشتن شد
عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید
هر آنکس کو معانی دان چو من شد
ملایک پیش او بیخویشتنشد
عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید
هر آنکس را که حیدر نور تن شد
مر او را حلّهٔ ایمان کفن شد
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۳ - بازگشتن کبک خرامان از کوه، و شتر پرنده را بر جناح رفتن، رشته دراز دادن، و کبوتر دیوانه را پر کم گذاشتن
چون ماه به برج خویشتن شد
وان سرو رونده در چمن شد