گنجور

 
۱
۲
۳
 

فردوسی » شاهنامه » طهمورث » طهمورث

 

چو آزاد گشتند از بند او

بجستند ناچار پیوند او

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود

 

گرانمایه جمشید فرزند او

کمر بست یک‌دل پر از پند او

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲ - مرداس تازی و فرزند ناخلفش ضحاک

 

چنان بدگهر شوخ فرزند او

بگشت از ره داد و پیوند او

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷ - کاوهٔ آهنگر و درفش کاویانی و ساخته شدن گرز گاوسر

 

بدو باز دادند فرزند او

به خوبی بجستند پیوند او

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۲ - بند کردن فریدون، ضحاک را

 

به کوه اندرون به بود بند او

نیاید برش خویش و پیوند او

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۲ - بند کردن فریدون، ضحاک را

 

گسسته شد از خویش و پیوند او

بمانده بدان گونه در بند او

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

ورا مژده دادی به فرزند او

بر آن برز شاخ برومند او

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۷

 

چو بشنید سیندخت سوگند او

همان راست گفتار و پیوند او

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۷

 

برفتند با او دو فرزند او

پر از آبْ رخ، دل پر از پند او

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۵

 

چوبشنید بهرام سوگند او

بدید آن دل پاک و پیوند او

۱ بیت
فردوسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹ - ملاقات کردن فرامرز و بانوگشسب

 

چنان نیزه برزد کمربند او

که لرزید از آن بند پیوند او

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۰ - داستان پلاطُس

 

که همزاد او بود و پیوند او

بر او مهرش افزون ز فرزند او

۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۶ - آوارگی جمشیدیان و زاده شدن آتبین

 

مهارو بُدی نام فرزند او

بر او شادمان خویش و پیوند او

۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۸۴ - نامه ی آتبین به نزدیک بهک، شاه ماچین

 

از اندرز جمشید و از پند او

مرا این رسانید فرزند او

۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۰ - بازگشت آتبین از راه دریا

 

سرافراز طیهور و پیوند او

همان هرچه بودند فرزند او

۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۷۲ - مرگ دختر کوش و زاری پدر

 

یکی بت سرشتند مانند او

چه گویند بوده ست چون کند او

۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۷۳ - بازگشت به مغرب و کشتن قراطوس

 

زن و بچّه و خویش و پیوند او

همه خوار و بیچاره در بند او

۱ بیت
ایرانشان
 

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۰ - در تغزل و شکایت

 

دلسوز ما که آتش گویاست قند او

آتش که دید دانهٔ دلها سپند او

هر آفتاب زردم عیدی بود تمام

چون بینمش که نیم هلال است قند او

بر چون پرند، لیک دلش گوشهٔ پلاس

[...]

۲۲ بیت
خاقانی
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی استغنا » حکایت مگسی که به کندو رفت و دست و پایش در عسل ماند

 

در طپیدن سست شد پیوند او

وز چخیدن سخت‌تر شد بند او

۱ بیت
عطار
 
 
۱
۲
۳
 
تعداد کل نتایج: ۵۲