گنجور

 
۱
۲
۳
۶
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۰

 

کسی را که جنگی چو رستم بود

بیازارد او را خرد کم بود

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۸

 

گنهکارتر چیز مردم بود

که از کین و آزش خرد گم بود

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام اورمزد » بخش ۱

 

بدین سوی همواره خرم بود

گه رفتن آیدش بی‌غم بود

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۱۵

 

بدان خو مبادا که مردم بود

چو باشد پی مردمی گم بود

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان

 

همه سودمندی ز مردم بود

چو او گم شود مردمی گم بود

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر

 

ز شادی که فرجام او غم بود

خردمند را ارز وی کم بود

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۲

 

همی‌گفت تا جنگ مردم بود

مبادا که مردی ز من گم بود

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۹

 

که با ما ز هر گونه مردم بود

نباید که زان گوهری گم بود

۱ بیت
فردوسی
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۲۴

 

چو از راستی بگذری خم بود

چه مردی بود کز زنی کم بود

۱ بیت
عنصری
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۷ - بر داشتن رامین گنج موبد را گریختن به دیلمان

 

که هم دل بود وی را هم درم بود

هوادار و هوا خواهش نه کم بود

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

می‌زدگانیم ما، در دل ما غم بود

چارهٔ ما بامداد رطل دمادم بود

راحت گزدم زده، کشتهٔ گزدم بود

می زده را هم به می دارو و مرهم بود

۲ بیت
منوچهری
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۹ - نامه نوشتن فرامرز به فرطورتوش

 

که گیتی به پیوند خرم بود

به بیگانگی دل پر از غم بود

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۲۱ - گرفتن عاس شهریار را و بردن پیش هیتال شاه گوید

 

ازین سرزنش کی مرا غم بود

مرا کینه جوئی چه رستم بود

۱ بیت
عثمان مختاری
 

امیر معزی » ترجیعات » شمارهٔ ۳

 

تا معین‌الدین وزیر خسرو عالم بود

عالم از عدلش بهشتی تازه و خرم بود

در پناه دولت او بنده و آزاد را

ناز و نعمت بیش باشد رنج و محنت کم بود

تا سر او سبز باشد رویها گلگون بود

[...]

۱۰ بیت
امیر معزی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۶ - در نعت رسول اکرم و اصحاب پاک او

 

روشن آن بدری که کمتر منزلش عالم بود

خرم آن صدری که قبله‌ش حضرت اعظم بود

این جهان رخسار او دارد از آن دلبر شدست

و آن جهان انوار او دارد از آن خرم بود

حاکمی کاندر مقام راستی هر دم که زد

[...]

۳۲ بیت
سنایی
 
 
۱
۲
۳
۶
 
تعداد کل نتایج: ۱۱۷