عطار » منطقالطیر » در تعصب گوید » حکایت رفتن مصطفی بسوی غار و خفتن علی در بسترش
تو رها کن سر به مهر این واقعه
مرد حق شو روز و شب چون رابعه
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » به کعبه رفتن رابعه
تا نباشد عاشقی چون رابعه
کی شناسد قدر صاحب واقعه
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » نکتهای که شیخ بصره از رابعه پرسید
رفت شیخ بصره پیش رابعه
گفت ای در عشق صاحب واقعه
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
تو مباش آخر چنان کز جرعهٔ
ره به پهلو میروی چون رقعهٔ
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل
رفت دزدی در سرای رابعه
خفته بود آن مرغ صاحب واقعه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸ - التزام کردن خادم تعهد بهیمه را و تخلف نمودن
گونهگون میدید ناخوش واقعه
فاتحه میخواند او والقارعه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۸ - تتمهٔ قصهٔ مفلس
طبل افلاسم به چرخ سابعه
رفت و تو نشنیدهای بد واقعه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۲۹ - جواب آن مثل کی منکران گفتند از رسالت خرگوش پیغام به پیل از ماه آسمان
صدقوهم هم شموس طالعه
یومنوکم من مخازی القارعه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۶ - با خویش آمدن عاشق بیهوش و روی آوردن به ثنا و شکر معشوق
رابعا چون سوخت ما را مزرعه
می ندانم خامسه از رابعه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱ - قصهٔ آن دباغ کی در بازار عطاران از بوی عطر و مشک بیهوش و رنجور شد
او نمیدانست کاندر مرتعه
از گلاب آمد ورا آن واقعه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۳ - مثل قانع شدن آدمی به دنیا و حرص او در طلب دنیا و غفلت او از دولت روحانیان کی ابنای جنس ویاند و نعرهزنان کی یا لَیْتَ قَوْمي یَعْلَمونَ
تو بکردی او بکردی مودعه
زانک ارض الله آمد واسعه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۱۳ - ذکر آن پادشاه که آن دانشمند را به اکراه در مجلس آورد و بنشاند ساقی شراب بر دانشمند عرضه کرد ساغر پیش او داشت رو بگردانید و ترشی و تندی آغاز کرد شاه ساقی را گفت کی هین در طبعش آر ساقی چندی بر سرش کوفت و شرابش در خورد داد الی آخره
شاه آمد تا ببیند واقعه
دید آنجا زلزلهٔ القارعه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۳ - متوفی شدن بزرگین از شهزادگان و آمدن برادر میانین به جنازهٔ برادر کی آن کوچکین صاحبفراش بود از رنجوری و نواختن پادشاه میانین را تا او هم لنگ احسان شد ماند پیش پادشاه صد هزار از غنایم غیبی و غنی بدو رسید از دولت و نظر آن شاه مع تقریر بعضه
تا بکی عکس خیال لامعه
جهد کن تا گرددت این واقعه
نظام قاری » دیوان البسه » مخیّلنامه (در جنگ صوف و کمخا) » بخش ۱۳ - در چریک انداختن و لشکر آوردن از اطراف
بجائی که باشد سپاه امتعه
بسرتان بدرد همه مقنعه
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۹
هستی همه ذلت و هوان است و ضعه
زین مرحله هر که رفت الله معه
بگذر به زمین نیستی تا یابی
فی الارض مراغما کثیرا و سعه
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۹ - گرفتار شدن پادشاه به دست زنگیان
باشدت در هر طرف صد مزرعه
گله ها هم مرتعه در مرتعه
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۵۵ - مرد عارفی که شنید مکالمه زن را با شوهر
مارایت شیئا الا ومعه
قدرایت ربه و مبدعه
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۳۲- آیات ۶۷ تا ۷۳
باز بیرون زین فصول اربعه
هست فصلی از ملک در مطمعه