عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار بوعلی طوسی دربارهٔ اهل جنت و اهل دوزخ
زانک ما کاصحاب جای ناخوشیم
از قدم تا فرق غرق آتشیم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۱
خوش سوی ما آ دمی ز آنچ که ما هم خوشیم
آب حیات توایم گرچه به شکل آتشیم
تو جو کبوتربچه زاده این لانهای
گر تو نیایی به خود مات از این سو کشیم
حاضر ما شو که ما حاضر آن شاهدیم
[...]
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۲۹
از خویش خوشم نی نباشد خوشیم
از خود گرمم نه آب و نی آتشیم
چندان سبکم به عشق کاندر میزان
از هیچ کم آیم دو من ار برکشیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۱ - قصهٔ اعرابی درویش و ماجرای زن با او به سبب قلت و درویشی
کین همه فقر و جفا ما میکشیم
جمله عالم در خوشی ما ناخوشیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱ - سر آغاز
با تو ما چون رز به تابستان خوشیم
حکم داری هین بکش تا میکشیم
خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۵
ما که هرشب همچو شمع از تاب و تب در آتشیم
با خیال نرگست در عین بیماری خوشیم
سالها بودیم رقصان در هوایت ذرّهوار
واین زمان افتاده چون گردی به روی مفرشیم
گه نشسته در عرق گه در تبیم از اشک و سوز
[...]
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۵۴ - مقاله هفدهم در اشارت به حسن خوبان و جمال محبوبان که دلفریب ترین گل این بهارستانند و ناشکیب ترین نقش این نگارستان
ما که چنین کشته هر مهوشیم
سوخته خرمن ز همان آتشیم
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۶۹ - مناجات در اظهار شوق و حیرت و طلب ترقی به مقام غیرت
گر می از ساغر وصلت نکشیم
به جگر خواری شوق تو خوشیم
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۹۹ - مناجات در انتقال از تواضع به حلم و مدارا
ما به خونخواری خواریت خوشیم
از کسان منت عزت نکشیم
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۲
ز شوق روی تو دیدن بدرد و داغ خوشیم
ز ذوق کوی تو دامن زگشت باغ کشیم
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۲
ز شوق روی تو دیدن بدرد و داغ خوشیم
ز ذوق کوی تو دامن زگشت باغ کشیم
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۶۶ - اشارت به مناسبت میان خلق و خالق و تحقیق آنکه هر چه هست حق است و عالم نمود وهمی بیش نیست.
گر چو ماهی ما درین دریا خوشیم
لیک خود را سوی ساحل می کشیم
شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش اول - قسمت دوم
ما سمیعیم و بصیر و باهشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش اول - قسمت دوم
ما سمیعیم و بصیر و باهشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۷۹
گاهی در آب دیده و گاهی در آتشیم
درمانده متابعت نفس سرکشیم
کردند پای بوس هدف تیرهای راست
ما از کجی مقید زندان ترکشیم
موج سراب در دل شب آرمیده است
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۶۵
پیوسته ما ز فکر دو عالم مشوشیم
ما از دو خانه همچو کمان در کشاکشیم
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۲ - ورود حضرت ابی عبدالله علیه السلام به زمین کربلا و خطبهٔ آن حضرت در شب عاشورا و تفرّق لشگر
ما به آهِ خشک و چشمِ تر خَوشیم
یونسِ آب و خلیلِ آتشیم
صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳
از چشم تو ما مست و ز لعل تو بجوشیم
با ساغر و میرسته ز خود رفته زهوشیم
تا چشم کی این سو کنی از دل همه چشمیم
تا حکم چه بر لب دهی از جان همه گوشیم
از شیوه لعلت همه سر باده پرستیم
[...]