فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۴ - سخن دقیقی
ازان زخم آن پهلو آتشی
که سامیش گرزست و تیر آرشی
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۵
نجوید همی جز همه ناخوشی
به گفتار و کردار و گردنکشی
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۳
که گر مست شد بنده از بیهشی
نمود اندران بیهشی سرکشی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر
هران کس که دارد به دل دانشی
بگوید مرا زو بود رامشی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۱ - سخن پرسیدن موبد ازکسری
چو بیکار باشی مشو رامشی
نه کارست بیکاری ار باهشی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۴ - رفتن شاه شام به دیدن گلشاه
بتی دید پر ناز و زیب و کشی
همه سر به سر دلکشی و خوشی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
برانگیخت آن باره آتشی
به کف آهنین نیزه سی رشی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۳ - رفتن گرشاسب به جنگ شاه لاقطه و دیدن شگفتی ها
که نامش به سوی دری چون کشی
یکی سنگه خواندش و دیگر تشی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹ - خواستن موبد شهرو را و عهد بستن شهرو با موبد
به ناز و خَندِه و بازی و خَوشّی،
بِدو گُفتِ ایْ همه خوبی و گَشّی:
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو
هر آن کاو برمنش با شد به گشی
نباشد عیش او را هیچ خوشی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
منش بر آسمان دارد به گشّی
و با مردم نیامیزد به خوشی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۷ - سپردن موبد ویس را به دایه و آمدن رامین در باغ
گرفته گل ازیشان زیب و خوشی
چنان چون تازه نرگس ناز و گشّی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۹ - بزم ساختن موبد در باغ و سرود گفتن رامشگر گوسان
بهشت آسا زمین با زیب و خوشی
عروس آسا جهان با ناز و گشّی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست
نباشد دوستی را هیچ خوشی
چو باشد دوستی با عجب و گشّی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین
بشد روز وصال و روز خوشی
که من با دوست کردم ناز و گشّی