فرخی سیستانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸
غم دیدم از آن کس که مرا می باید
ببریدم از و تادل من بگشاید
نا دیدن او مرا همی بگزاید
گرگ آشتیی کنم چه تا پیش آید
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۵۲
دانی که ترا عشق چه میفرماید؟
گر نفس و هوی را تو بکشتی شاید
در بند هوای نفس اماره مباش
تا بر تو در صفای دین بگشاید
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۶ - دروغ
گه گهی اندر سخن دروغ بباید
زانکه به شیرین دروغ دل بگشاید
نه که اگر مرده را دروغ همیدون
زنده کند خود دروغ گفت نشاید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۲ - یمدح الشیخ الامام جمالالدّین فخرالاسلام تاج الخطباء احمدبن محمّدالملقّب بالحذور
در فصاحت زبان چو بگشاید
بسته گیرد زمانه را شاید
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۸۰
چون امیدم بریده نیست ز تو
همه رنجی که باشدم شاید
اهل بخشایشم سزد که دلت
بر تن و جان من ببخشاید
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو
نگوید آنچه کس را دلکش آید
همه آن گوید او کاو را خوش آید
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را
نصیحتها که شاهان را بشاید
وصیتها کز او درها گشاید
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۳ - انس مجنون با وحوش و سباع
آوردی ازان خورش که شاید
تا روزهٔ نذر از او گشاید
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی
چون جان ز لبم نفس گشاید
گر راز گشاده گشت شاید
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان
چون در کان جود بگشاید
گنج بخشد گناه بخشاید
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
کاین چنین باید، آن چنان شاید
کس زبان بر گزاف نگشاید
عطار » بلبل نامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندی که جز وی کس نشاید
که تا بر بندگان روزی گشاید
عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
دری کان در چو بر دلبر گشاید
فلک را پرده داری برنشاید
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۲ - در صفت دل و اسرار توحید و حقایق فرماید
تو دانائی و جز تو کس نشاید
وگردانی کجا رازت گشاید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۱ - درخواب دیدن عاشق که گوش معشوق بدست گرفته و از خواب بیدار شدن و گوش خود را در دست خود دیدن فرماید
رموز تو دراینجاگه گشاید
مرا اینجایگه جز تو نشاید
سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۲
نه آدمیست که در خرمی و مجموعی
به خستگان پراکنده بر نبخشاید
گلیم خویش برآرد سیه گلیم از آب
وگر گلیم رفیق آب میبرد شاید
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۱ - اظهار بندگی کردن شاعر در پیشگاه شاه
هیچ بند از زمانه نگشاید
که دمی اعتماد را شاید
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب سوم » بخش ۳ - حق الیقین
همه زو بیند و ببخشاید
هر چه دارد به هر که پیش آید
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل دوم » بخش ۱ - الفصل الثانی فی انّ افعاله لا تُعلَّل و انّ الجزاء لیس بالعمل علم الیقین
عاصیی را اگر ببخشاید
از کرم بی عمل همی شاید