حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶
این گل ز بر همنفسی میآید
شادی به دلم از او بسی میآید
پیوسته از آن روی کنم همدمیاش
کز رنگ ویام بوی کسی میآید
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۱
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زدهام فالی و فریادرسی میآید
زآتش وادی ایمن نه منم خُرّم و بس
[...]
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۹
باز ازین راه صدای جرسی میآید
گویی از منزل معشوق کسی میآید
دم صبح از نفس باد صبا مُشکین شد
همدمی میرسد و همنفسی میآید
چشم بد دور ز شاخ شجر وادی طور
[...]
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت دوم
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که زانفاس خوشش بوی کسی می آید
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳۴
دعوی عشق ز هر بوالهوسی میآید
دست بر سر زدن از هر مگسی میآید
اوست غواص که گوهر به کف آرد، ورنه
سِیْرِ این بحر ز هر خار و خسی میآید
از دل خسته من گر خبری میگیری
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲
مژده ای دل که مسیحانفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
زدهام فالی و فریادرسی میآید
کس ندانست که منزلگه آن دوست کجاست
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲
مژده ای دل که مسیحانفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
زدهام فالی و فریادرسی میآید
کس ندانست که منزلگه آن دوست کجاست
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰
از دم باد صبا بوی کسی میآید
من و فریاد که فریادرسی میآید
خیزد از ما چه درین دام که بییاری عشق
کی ز سیمرغ تلاش مگسی میآید
کار عشاق تو در عشق همین سوختنست
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۸
اشکم از دیده به دنبال کسی میآید
ناله بر لب، پی فریادرسی میآید
آتشم گر زدهای، شمعصفت خندانم
شکر جور تو کنم، تا نفسی میآید
محمل ناز که در سینهٔ ما صحراییست؟
[...]
رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵
هر که را یاد تو در دل نفسی می آید
کی دگر در دل او یاد کسی می آید
آه از آن آتش سوزان که چنین گرم عنان
از پی سوختن مشت خسی می آید
بخت بد بین که مرا می کشد آن مه کو را
[...]
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵
دل به حسرت ز سر کوی کسی میآید
مرغی از سدره به کنج قفسی میآید
شکری چند بخواه از لب شیرین دهنان
تا بدانی که چهها بر مگسی میآید
در ره عشق پی ناله دل باید رفت
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۰ - مظفر کرمانی قُدِّسَ سِرُّه
دل بود اینکه به گوش آیدم از وی سخنی
یا که از دیر صدای جرسی میآید
زاهدی رو به سوی میکدهٔ ما آورد
یا به سر منزل عنقا مگسی میآید
خوان احسان ولی نعمت ما هر که بدید
[...]
حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸
پیش بینان همه گفتند کسی می آید
بدل او به غلط نیز بسی می آید
یوسفی عصمت و احمد صفتی برخیزد
موسی آیات و مسیحا نفسی می آید
خر سواران همه رفتند چو دجال امروز
[...]