گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان

 

ز منذر تو گر دادیابی بسست

که او را نشست از بر هر کسست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۵

 

به ایران اگر نیز چون توکسست

ستاینده آسمان او بسست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۸

 

شما را ز من زندگانی بسست

که تاج و نگین بهر دیگر کسست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۶

 

چنین گفت رستم که کشتن بسست

که زهر زمان بهر دیگر کسست

فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۳ - زاری کردن ورقه

 

مرا خاک اینجای مونس بسست

که در زیر او بس گرامی کسست

عیوقی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶ - در صفت طبایع چهارگانه گوید

 

ببین زین دو تن به کدامین کسست

همان زین دو بهتر نشان این بسست

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۵ - در مذهب فلاسفه گوید

 

اگر چند دانش بَر ما بسست

خداوند داناتر از هر کسست

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۵ - دیدن گرشاسب دخمه سیامک را

 

شب و روز گیتی اگر چه بسست

ترا نیست یکسر که جز تو کسست

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۹ - برون آوردن شاه قیروان لشگر به جنگ

 

چنینست و زینگونه تا بد بسست

زیان کسی سود دیگر کسست

اسدی توسی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰

 

غم خوردن این جهان فانی هوسست

از هستی ما به نیستی یک نفسست

نیکویی کن اگر ترا دست رسست

کین عالم یادگار بسیار کسست

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲

 

گر گویم جان فدا کنم جان نفسست

گر گویم دل فدا کنم دل هوسست

گر ملک فدا کنم همان ملک خسست

کی برتر ازین سه بنده را دست رسست

سنایی
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۴

 

تو کس خواجه‌ای و هرکه چو تو

کس دیگر کسست همچو خسست

من کس کس نیم به نفس خودم

لاجرم هرکه چون منست کسست

نسبت ما دو تن به عیب و هنر

[...]

انوری
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸

 

عشقت ایدوست مرا همنفسست

بی تو بر من همه عالم قفسست

حلقه زلف تو دل می گیرد

در شب زلف تو حلقه عسست

من ز عشق تو کجا بگریزم

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

معرفت چه لایق هر ناکسست

کلکم فی ذاته حمقی بسست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

 

چون زدنیا نیم خرما میبسست

هرکه کرمان ملک خواهد ناکسست

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۹ - حکمت ویران شدن تن به مرگ

 

قصرها خود مر شهان را مانسست

مرده را خانه و مکان گوری بسست

مولانا
 
 
۱
۲