سپهبد چنان کرد کو راه دید
همی دست ازان رزم کوتاه دید
چو رستم بیامد مرا پای نیست
جز از رفتن از پیش او رای نیست
بباید شدن تا بدان روی چین
گر ایدونک گنجد کسی در زمین
درفشش بماندند و او خود برفت
سوی چین و ماچین خرامید تفت
سپاه اندر آمد بپیش سپاه
زمین گشت برسان ابر سیاه
تهمتن به آواز گفت آن زمان
که نیزه مدارید و تیر و کمان
بکوشید و شمشیر و گرز آورید
هنرها ز بالای برز آورید
پلنگ آن زمان پیچد از کین خویش
که نخچیر بیند ببالین خویش
سپه سربسر نعره برداشتند
همه نیزه بر کوه بگذاشتند
چنان شد در و دشت آوردگاه
که از کشته جایی ندیدند راه
برفتند یک بهره زنهار خواه
گریزان برفتند بهری براه
شد از بیشبانی رمه تال و مال
همه دشت تن بود بیدست و یال
چنین گفت رستم که کشتن بسست
که زهر زمان بهر دیگر کسست
زمانی همی بار زهر آورد
زمانی ز تریاک بهر آورد
همه جامهٔ رزم بیرون کنید
همه خوبکاری بافزون کنید
چه بندی دل اندر سرای سپنج
که دانا نداند یکی را ز پنج
زمانی چو آهرمن آید بجنگ
زمانی عروسی پر از بوی و رنگ
بیآزاری و جام میبرگزین
که گوید که نفرین به از آفرین
بخور آنچ داری و انده مخور
که گیتی سپنج است و ما بر گذر
میازار کس را ز بهر درم
مکن تا توانی بکس بر ستم
بجست اندران دشت چیزی که بود
ز زرین وز گوهر نابسود
سراسر فرستاد نزدیک شاه
غلامان و اسپان و تیغ و کلاه
وزان بهرهٔ خویشتن برگرفت
همه افسر و مشک و عنبر گرفت
ببخشید دیگر همه بر سپاه
ز چیزی که بود اندران رزمگاه
نشان خواست از شاه توران سپاه
ز هر سو بجستند بی راه و راه
نشانی نیامد ز افراسیاب
نه بر کوه و دریا نه بر خشک و آب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، سپهبد رستم متوجه میشود که جنگ نمیتواند ادامه یابد و تصمیم به عقبنشینی میگیرد. او به خیرخواهی میگوید که جنگ بس است و زمان آن رسیده که آرامش را جستجو کنند. رستم به سپاهیانش توصیه میکند که جامههای رزم را از تن بیرون آورند و به زندگی عادی خود ادامه دهند. همچنین او به اهمیت احترام به دیگران و عدم آزار خلق تأکید میکند و این پیام را منتقل میکند که زندگی باید در صلح و صفا سپری شود. در پایان، فرستادگانی به نزد شاه توران میفرستد تا نشانی از افراسیاب پیدا کنند، اما هیچ نشانی از او نمییابد.
هوش مصنوعی: سپهبد به خوبی مشاهده کرد که ادامه دادن به مبارزه فایدهای ندارد و به همین خاطر از جنگ دست کشید.
هوش مصنوعی: وقتی رستم به من نزدیک میشود، من چارهای جز رفتن به عقب ندارم، زیرا نمیتوانم در برابر او بایستم.
هوش مصنوعی: باید به بلندی و کمال رسید تا بتوانی به زیبایی آن وجود چهرهای شبیه آن پیدا کنی، و اگر کسی توانسته باشد در زمین جا بگیرد، باید از این مقام فراتر رود.
هوش مصنوعی: درفش آنجا باقی ماند و او به سمت چین و ماچین با عظمت و وقار حرکت کرد.
هوش مصنوعی: ارتش وارد میدان شد و مقابل لشکر قرار گرفت، زمین تحت فشار آنها به حالت تیره و سایهدار درآمد.
هوش مصنوعی: تهمتن به آرامی گفت: در آن لحظه که همچنان میخواهید نیزه و تیر و کمان به دست بگیرید، پس درنگ کنید.
هوش مصنوعی: کوشش کنید و سلاح و تجهیزات جنگی را آماده کنید، مهارتها و تواناییهای خود را از بالای کوه یا بلندی به دست آورید.
هوش مصنوعی: پلنگ زمانی از خشم و کینهاش دور میشود که شکارچی را در بالای خود ببیند.
هوش مصنوعی: همه سپاهیان با صدای بلند فریاد کشیدند و نیزههای خود را بر روی کوه قرار دادند.
هوش مصنوعی: در میدان نبرد، به قدری کشتار زیاد بود که دیگر جایی برای رفت و آمد باقی نمانده بود.
هوش مصنوعی: گروهی از کنار ما رفتند، در حالی که به دنبال نجات بودند و از خطر دور شدند.
هوش مصنوعی: از نبودنگهبان و سرپرست، گله و دارایی به حال و روز بدی افتاده و همهی دشت به وضعیت ناامیدکنندهای دچار شده است. بیدست و یال، یعنی بدون قدرت دفاعی و محافظت.
هوش مصنوعی: رستم گفت که کشتن دیگران کافی است، زیرا زمان برای همه به نوعی زهرآگین است.
هوش مصنوعی: در برخی اوقات، انسان با مشکلات و دردسرهای سنگین مواجه میشود و در زمانهای دیگر، با آرامش و خوشی روبهرو میشود.
هوش مصنوعی: همه لباسهای جنگی را کنار بگذارید و کارهای نیک را بیشتر انجام دهید.
هوش مصنوعی: دل چه زنجیری در دنیای فریب و دروغ دارد که حتی دانایان نمیتوانند بین یک نفر و پنج نفر تفاوتی قائل شوند.
هوش مصنوعی: زمانی که شیطان یا نیروهای منفی به جنگ میآیند، زمانی دیگر مردم در شادی و جشن و عروسی غرق در بوی خوش و رنگهای زیبا هستند.
هوش مصنوعی: بد نیست که بیضرر بودن و خوشگذرانی را انتخاب کنی، چون کسی میگوید که نفرین بهتر از تمجید است.
هوش مصنوعی: از آنچه که داری لذت ببر و نگران نباش، زیرا زندگی گذراست و ما تنها در حال عبوریم.
هوش مصنوعی: هرگز کسی را به خاطر پول آزار نده و تا جایی که میتوانی به دیگران ظلم نکن.
هوش مصنوعی: در آن دشت چیزی را جستجو کردند که از طلا و جواهرات نایاب بود.
هوش مصنوعی: تمامی فرستادگان به سوی شاه، شامل خدمتگزاران، اسبها، و نیز شمشیرها و کلاههایشان بودند.
هوش مصنوعی: از آن دارایی و بخشی که داشت، تمام چیزهای ارزشمند و زیبا را به دست آورد.
هوش مصنوعی: ببخشید همه به خاطر آن چیزی که در میدان جنگ اتفاق افتاد.
هوش مصنوعی: نشان خواسته شاه توران، سپاهی از هر سمت به این سو و آن سو رفتند، نه راه درست و مشخصی داشتند.
هوش مصنوعی: هیچ نشانهای از افراسیاب نیامده است؛ نه بر فراز کوهها و دریاها و نه بر زمین خشک و آب.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.