گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۴

 

دل مرزبانان شکسته شود

برین انجمن کار بسته شود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۲

 

چو بهرام جنگی شکسته شود

وگر نیز در جنگ خسته شود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴

 

دل و پشت ایشان شکسته شود

بر آن انجمن کار بسته شود

فردوسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۱ - سئوال دوم فرامرز از برهمن

 

که از گفتنت دل شکسته شود

در نیکویی بر تو بسته شود

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۱ - سئوال دوم فرامرز از برهمن

 

خرد گر به دینار بسته شود

دل از کام و امید خسته شود

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۱۰ - نامه ی کوش به شاه مکران و سپاه خواستن

 

از ایشان سپه دل شکسته شود

همه کارها سخت بسته شود

ایرانشان
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » رباعیات الحاقی » شمارهٔ ۴۳

 

گر عکس رخت زدیده بگسسته شود

از هر مژه صد قطرهٔ خون بسته شود

شب تا به سحر دیده به هم برنکنم

ترسم [که] خیالت اندرو خسته شود

اوحدالدین کرمانی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۹۳

 

گر سوز توام یک نفس آهسته شود

از دود راه نفس بسته شود

در دیده از آن آب همی گردانم

تا هر چه نه نقش تست از آن شسته شود

کمال‌الدین اسماعیل
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۲۶

 

با هر که دلم به مهر پیوسته شود

چون چرخ به کین من کمر بسته شود

ور در عمری دست برم سوی گلی

خاری گردد وزاو دلم خسته شود

مجد همگر
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳۴ - در نصیحت ملوک به عدل

 

هر که قصد تو کرد خسته شود

دشمنت خود به خود شکسته شود

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۵۹ - در صفت فتوت و مردی

 

هر چه زان نفس او شکسته شود

بکند، گر چه نیک خسته شود

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۸ - در سبب مرگ طبیعی

 

ور بدل کم شود شکسته شود

تا حیات از بدن گسسته شود

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۵ - درصفت بهشت و مراتب آن

 

در این نه مقوله بسته شود

دل ازین چار قید رسته شود

اوحدی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۷

 

هر کدورت که نصیب من دلخسته شود

چون بمیخانه روم پاک ز دل شسته شود

تا مرا در جگر آتش بود از شوق رخت

کی چو شمع از مژه ام اشک روان بسته شود

مگسل از من که بامید سر زلف تو دل

[...]

اهلی شیرازی
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۶

 

روزی دلم از غم تو بگسسته شود

گز لوح وجود نام من شسته شود

از بسکه خیال تو هجوم آورده ست

ترسم که همی راه نفس بسته شود

میرداماد
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۴

 

گویند گناه چونکه پیوسته شود

بر حق در بازگشت ما بسته شود

روزی صد اگر توبه بشکسته شود

حق این نشود که از عطا خسته شود

صفی علیشاه