فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱
از ایرانیان دشت پر کرگس است
گر از کین بترسی ترا این بس است
فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸
ترا زین جهان شادمانی بس است
کجا رنج تو بهر دیگر کس است
فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸
که با او بگفت آن که جز تو کس است
که اندر جهان کردگار او بس است
فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸
چنین داد پاسخ که دانش بس است
ولیکن پراگنده با هر کس است
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱
شگفتی به گیتی ز رستم بس است
کزو داستان بر دل هرکس است
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۷
ز گیتی یکی کنج ما را بس است
که تخت مهی را جز از من کس است
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۳
مرا جایگاه پرستش بس است
نه فرزند من نزد دیگر کس است
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۴
همان چامه و چنگ ما را بس است
نثار زنان بهر دیگر کس است
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶
ز گیتی ستایش به مابر بس است
که گنج درم بهر دیگر کس است
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۲
ازان پس بدو گفت یزدان بس است
کجا برتر از دانش هر کس است
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۳
به ایران تو را زندگانی بس است
که تاج و نگین بهر دیگر کس است
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۲
تو را در بهشت است تخت این بس است
زمین بلا بهر دیگر کس است
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳ - در ستایش دین گوید
همه هست در دین و زینسان بس است
ولیک آگه از کارشان کو کس است
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰۳ - پرسش دیگر از جان
خرمند اگر با غم و بی کس است
خرد غمگسار و کس او بس است
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۸ - پادشاهی اِفریقس
یکی پادشاهی افریقس است
که پند همه خسروان او بس است
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۲ - درمان کردن پزشک هندی ضحاک ماردوش را
سخنها مرا این شگفتی بس است
شناسنده ی مرتبه ی هرکس است
سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰
غم خوردن این جهان فانی، هوس است
از هستی ما به نیستی، یک نفَس است
نیکویی کن اگر ترا دسترس است
کاین عالم، یادگار بسیار کس است
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۶ - خسر الدنیا و الآخرة ذلک هو الخسران المبین
کار و بار جهانیان هوس است
وین همه طمطراق یک نفس است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۳ - اندر رزق گوید
کدخدایی همه غم و هوس است
کد رها کن ترا خدای بس است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۵ - حکایت مرغ با گبر
کین همه تکیه جایها هوس است
تکیهگه رحمت خدای بس است