نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۳ - افسانهٔ نانوای بینوا و توانگری وی به طالع پسر
به گنجی چنان، کان ِگوهر شدم
وزان شب چو دریا توانگر شدم
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۵ - در توصیف شب و شناختن دل
خاصترین محرم آن در شدم
گفت درون آی درونتر شدم
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۷ - داستان زاهد توبهشکن
طالع بد بود و بد اختر شدم
نامزد کوی قلندر شدم
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست
صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
[...]
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۷
چندان که در سلوک ز خود پیش تر شدم
هر بار زنده باز به جانی دگر شدم
چون بازِ چشم دوخته بودم به دستِ شاه
خوش خوش به روشنایی او دیده ور شدم
از تنگنایِ هستیِ خود چون مجال نیست
[...]
نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۹
ای شاهد سمنبر والا شب زفاف
(از در در آمدی و من از خود به در شدم)
در انجمن ز شادی دستار و کفش نو
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
پشمینه را فکنده و پوشیدهام کتان
[...]
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۳۵ - خردنامه اسکندر
ازین بهر گفتن زبان ور شدم
وز آن در سخن کان گوهر شدم
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۳
از دیدنت همی نه ز خود بیخبر شدم
کز برق جلوه تو سراپا شرر شدم
از سوزن تعلق خود پا به رشته ام
گیرم که چون مسیح بر افلاک بر شدم
هر جا کمان ابروی تو ناوکی گشاد
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۵
کافرم خوانند چون عاشق بدان دلبر شدم
کفر اگر این است دلشادم که من کافر شدم
نیست غم زاهد اگر گوید که من درظلمتم
کو چنان چشمی که تا بیند مه انور شدم
دلبر من دل نبرد از من چو دیدم روی او
[...]
الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷
با کاروان عشق تو چون همسفر شدم
پای هوا شکستم و ره را به سر شدم
بر کهربا ز جزع نشاندم عقیق ناب
چو لعل ز عشق تو خونین جگر شدم
دادم چو دل به ابرو [و] چشم سیاه تو
[...]
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۱۰۱ - مکالمه ی بطریق روم با یزید
به پایه همه روز برتر شدم
همین شد که دستور قیصر شدم
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۶ - اتق من شر من احسنت الیه
فرو کردم او را و خود برشدم
وز آن لجهٔ ژرف برتر شدم