فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۴
پشوتن ز رودابه پردرد شد
ازان شیون او رخش زرد شد
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک
چو روی خور از بیم شب زرد شد
ز گردون سر روز پر گرد شد
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۴۳ - خبر یافتن فریدون از مرگ گرشاسب
زمین سر به سر سوک آن مرد شد
هوا بر جگرها دم سرد شد
قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - در مدح امیر ابراهیم بن حسن
روی غرور نفس بناورد ورد شد
خویش از نهیب او چو بیفسرد سرد شد
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰ - جنگ کردن رستم با فرامرز و بانو گشسب (و) آزمودن رستم، ایشان را پنهان داشتن خود را در جنگ
ز کینه دهانشان پر از گرد شد
ز غصه روانشان پر از درد شد
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰ - جنگ کردن رستم با فرامرز و بانو گشسب (و) آزمودن رستم، ایشان را پنهان داشتن خود را در جنگ
نبودش توان و رخش زرد شد
ازین غصه جانش پر از درد شد
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸ - زنهار خواستن سه پلوان از بانو گشسب
دل شیده از عاشقی سردشد
از آن تیغ بانو رخش زرد شد
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۵ - این چند سخن در باب شکایت روزگار هنگام پیری خود گوید
زباد خزانی رخم زرد شد
گل ارغوان رخم گرد شد
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۲ - دستوری طلبیدن فرامرز از فرطورتوش به جهت رفتن
همه شهر،پرناله ودرد شد
رخ نیکخواهان زغم،زرد شد
فلکی شروانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - ترکیب بند
خاری که در وفاش بپرورد ورد شد
روئی که از جفاش بیازرد زرد شد
نامرد چون پرستش درگاه او گزید
زآن خسرو جوان جوانمرد مرد شد
از بس که سود شخص عدو مرکبش به پی
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۵۵ - جنگ هفتم اسکندر با روسیان
همه روس را دل پر از درد شد
گل سرخشان خیری زرد شد
عطار » مصیبت نامه » بخش سیزدهم » بخش ۱ - المقالة الثالثة عشره
هرکه صاحب همت آمد مرد شد
همچو خورشید از بلندی فرد شد
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
هرکه در راه قناعت مرد شد
ملک عالم بر دل او سرد شد
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل
مرد را آن خطبه بر دل سرد شد
خجلتش آورد و رویش زرد شد
عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم
تا نه پنداری که راهی خرد شد
ای بسا کس کاندرین ره مرد شد
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
اندرین ره هر که آمد مرد شد
سالک ره مرد صاحب درد شد