نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۱ - شکار کردن بهرام و داغ کردن گوران
چون که داغ مَلِک بر او دیدی
گرد آزار او نگردیدی
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۰ - جواب دادن شیخ جنید شیخ کبیر را
تو گوئی عشق سرگردان بدیدی
ولیکن شاه در میدان ندیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴ - در ثنای احدیت و فنای بشریت فرماید
از آن این جوهر توحید دیدی
که در معنی و صورت ناپدیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴ - در ثنای احدیت و فنای بشریت فرماید
بلای دل کشیدستی و دیدی
از آن این لحظه در دیدار دیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴ - در ثنای احدیت و فنای بشریت فرماید
اگر معراج اینجاگه ندیدی
میان اهل معنی ناپدیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶ - در صفت معراج حضرت محمّد علیه الصّلوة و التسلیم فرماید
ز نور شرع برگو آنچه دیدی
که دید ما ز دید خویش دیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۱ - در خطاب کردن با دل در رموز معانی فرماید
الا ای دل چو جوهر باز دیدی
چرا در آینه تو ناپدیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید
بتو پیداست اینجا هرچه دیدی
دریغا چون جمال خود ندیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
از آن سر رفته است اینجا که دیدی
از آن سر سرّ آن سر میندیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۴ - در بلای عشق کشیدن و لقای دوست دیدن فرماید
خدا امروز با تست وندیدی
عیان امروز اندر دید دیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۳ - در بیرون کردن جبرئیل علیه السلام حضرت آدم صفی را از بهشت ونصیحت کردن جبرئیل اورا فرماید
بشد آن عین دیداری که دیدی
بجز عین خیالی تو ندیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۶ - در سؤال کردن کسی از منصور حلّاج در سرّ دوستی حق تعالی و جواب گفتن او با تمام فرماید
ز نفس صورت اینجا خود چه دیدی
که جز رنج و بلا چیزی ندیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۶ - حکایت کردن از شیخ شبلی در بی نشانی حسین منصور از عالم و در بی نشانی یافتن فرماید
خدائی داری و اینجا ندیدی
از آن مخفی نمانده ناپدیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۶ - حکایت کردن از شیخ شبلی در بی نشانی حسین منصور از عالم و در بی نشانی یافتن فرماید
توئی اصل و تمامت هرچه دیدی
حقیقت زان نمود دید دیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۳ - سؤال کردن یکی از حسین منصور در دریافتن اسرار کلّ و جواب دادن او مسائل را
تو دادی داد دیدم آنچه دیدی
نظر کردم تو کلّی راز دیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۶ - در خطاب هاتف غیب پاکباز را و درد او را استماله کردن و دلخوشی فرماید
خرابات فنا اینجا ندیدی
در اینجا آخر ای دل می چه دیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۷ - در اثبات ذات کل در خلاصۀ آدمیان فرماید
تماشاگاه یارست آنچه دیدی
چو اونشناختی چیزی ندیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۷ - قصّه منصور و عیان او بهر نوع فرماید
دلا عین حیات جان بدیدی
ولی جان دیدی و جانان ندیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید
بهشت و حور و غلمان جمله دیدی
که یک نقش و سراسر پیچ دیدی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۴ - در صفت دنیا فرماید
چو جانست عاقبت اینست دیدی
در اینجا جز بیان کامی ندیدی