گنجور

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۹

 

چنین گفت کز نزد تور آمدم

بفرمود تا یک زمان دم زدم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۷

 

کنون من ز ایران بدین آمدم

نبد شاه دستور تا دم زدم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۷

 

دلم تنگ شد بانگشان بر زدم

تن از دست آهنگران بستدم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۷

 

به چاره به رویین‌دژ اندر شدم

جهانی بران گونه بر هم زدم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۷

 

به مردی من آن باره را بستدم

بتان را همه بر زمین بر زدم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۷

 

سکندر منم وان زمان من بدم

به خوبی بسی داستانها زدم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲

 

ز بیگانگان شهرها بستدم

همه دشمنان را به هم بر زدم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۳

 

بدین روزگاران بر او شدم

یکی روز ویک شب بر او بدم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳

 

به خرطوم پیلان و شیران به دم

گذرهای جیحون پر از باد و دم

فردوسی
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۹

 

رنجورم و در دل از تو دارم صد غم

بی لعل لبت حریف دردم همه دم

زین عمر ملولم من مسکین غریب

خواهد شود آرامگهم کوی عدم

ابوسعید ابوالخیر
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

بگفتش که من نصر بن احمدم

بحی خزاعه درون بخردم

عیوقی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

چه باشد عشق را بدگوی کژدم

هر آنک او نیست عاشق نیست مردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال

 

در آورده به هم کژدم سر و دم

ز سستی همچو سرما خورده مردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۷ - رزم فرامرز با دیو سیاه و گرفتنش

 

به خنجر کلان کوه را بستدم

سپاهی بر آن گونه بر هم زدم

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۲۵ - آمدن ارژنگ شاه با سپاه بر سر هیتال شاه گوید

 

که پیغام دستان رسد دم بدم

بدین آتش کینه دم برسدم

عثمان مختاری
 

امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۵

 

از روضهٔ حسن تو نگاری رسدم

وز موکب وصل تو غباری رسدم

تا چند کشند و چند افروزندم

من سوخته‌ام چرا همی سوزندم

امیر معزی
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۷۱ - نامه ی کوش پیل دندان به نزدیک فریدون

 

به نیروی شاه جهان بستدم

همه کاخ و ایوان بهم بر زدم

ایرانشان
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۶ - در جواب حضرت خضر علیه السلام گوید

 

ای همایون لقای عیسی دم

وی مبارک پی خجسته قدم

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۸ - در جواب عقل «‌و سقیهم ربهم شراباً طهورا»

 

جان بر افشانم از طرب آن دم

که نهم اندر آن سواد قدم

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۲۱
sunny dark_mode