فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۷
کنون من ز ایران بدین آمدم
نبد شاه دستور تا دم زدم
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۷
دلم تنگ شد بانگشان بر زدم
تن از دست آهنگران بستدم
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۷
به چاره به روییندژ اندر شدم
جهانی بران گونه بر هم زدم
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۷
به مردی من آن باره را بستدم
بتان را همه بر زمین بر زدم
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۳
بدین روزگاران بر او شدم
یکی روز ویک شب بر او بدم
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳
به خرطوم پیلان و شیران به دم
گذرهای جیحون پر از باد و دم
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۹
رنجورم و در دل از تو دارم صد غم
بی لعل لبت حریف دردم همه دم
زین عمر ملولم من مسکین غریب
خواهد شود آرامگهم کوی عدم
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱ - طبق نظر محققان شانزده بیت ابتدایی توسط نسخه برداران اضافه شده و از همای و همایون خواجوی کرمانی وام گرفته شده است
رهی پیشم آور که در هر قدم
زنم دم به دم در رضای تو دم
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام
بگفتش که من نصر بن احمدم
بحی خزاعه درون بخردم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
چه باشد عشق را بدگوی کژدم
هر آنک او نیست عاشق نیست مردم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال
در آورده به هم کژدم سر و دم
ز سستی همچو سرما خورده مردم
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۷ - رزم فرامرز با دیو سیاه و گرفتنش
به خنجر کلان کوه را بستدم
سپاهی بر آن گونه بر هم زدم
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۲۵ - آمدن ارژنگ شاه با سپاه بر سر هیتال شاه گوید
که پیغام دستان رسد دم بدم
بدین آتش کینه دم برسدم
امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۵
از روضهٔ حسن تو نگاری رسدم
وز موکب وصل تو غباری رسدم
تا چند کشند و چند افروزندم
من سوختهام چرا همی سوزندم
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۷۱ - نامه ی کوش پیل دندان به نزدیک فریدون
به نیروی شاه جهان بستدم
همه کاخ و ایوان بهم بر زدم
ایرانشان » بهمننامه » رفتن شاه بهمن به کشمیر به طلب دختران و خواهران فرامرز » بخش ۱۸ - درآمدن شاه بهمن در دخمه گرشاسب و نریمان و سام و رستم
چو تازانه بر ساق موزه زدم
دل و هوش از آن تازیان بِستَدم
ایرانشان » بهمننامه » رفتن شاه بهمن به کشمیر به طلب دختران و خواهران فرامرز » بخش ۱۸ - درآمدن شاه بهمن در دخمه گرشاسب و نریمان و سام و رستم
من آن تیغ کینه برو بر زدم
جهانی ز بیداد او بِستَدم