گنجور

خواجه عبدالله انصاری » مخاطبات » مخاطبهٔ چهارم - در ذکر مراتب نیکوئی وصفت دلنوازی و بیان منزلت دل و بوسیله او جستن چاره سازی

 

در راه خدا دو کعبه آمد منزل

یک کعبه صورتست و یک کعبه دل

تا بتوانی زیارت دلها کن

بهتر ز هزار کعبه باشد یک دل

خواجه عبدالله انصاری
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را

 

اگر نه شاه بودی سخت عادل

به گاه مهر و بخشایش نکو دل

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۱ - وفات کردن ویس

 

چه نیکو گفت نوشروان عادل

چو پیری زد مرو را تیر بر دل

فخرالدین اسعد گرگانی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۲ - عاشق شدن دختر کهیلا بر فرامرز

 

مپندار کز مهر آن شیردل

مرا نیز هرگز شود جان و دل

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۰ - کشتن فرامرز،اژدها را

 

سپهبد شد از بارگی تنگدل

چو او سوی اژدر نیاورد دل

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۷۵ - آگاهی فریدون از کشته شدن قراطوس

 

بدو گفت، شاها، تو خوش دار دل

مکن ایچ ازاین کار غمناک دل

ایرانشان
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۸) حکایت سلطان محمود با ایاز

 

سحرگاهی مگر محمود عادل

ایاز خاص را گفت ای نکو دل

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۱ - حکایت

 

اگر غافل بمانی وای بردل

بسی گرید ز سر تا پای این دل

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳ - هم در صفات دل گوید و خطاب بنده حق را عزّ و جل

 

تو از خود در تعجّب ماندهٔ دل

اگرچه جان و دل را خواندهای دل

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴